یادداشت

زیباسازی شهری نادرست

  • شناسه خبر: 44778
زیباسازی شهری نادرست

بی شک یکی از مشکلات کنونی شهرمان که موجب مهاجرت و سرمایه گذاری شهروندان در دیگر شهر ها شده است؛ عدم وجود تناسب، هماهنگی مناسب و منظم در سیمای شهری است و به واقع ناهماهنگی و ناهمگونی در چهره شهر به خوبی قابل رویت است و طراوت و سرزندگی مطلوبی ندارد.

بی شک یکی از مشکلات کنونی شهرمان که موجب مهاجرت و سرمایه گذاری شهروندان در دیگر شهر ها شده است؛ عدم وجود تناسب، هماهنگی مناسب و منظم در سیمای شهری است و به واقع ناهماهنگی و ناهمگونی در چهره شهر به خوبی قابل رویت است و طراوت و سرزندگی مطلوبی ندارد.به گزارش “روراستی” همان طور که می دانید زیباسازی شهری یکی از مولفه های حائز اهمیت در اصول و معماری شهرسازی است که میزان احترام و توجه مدیران شهری به شهروندان را نشان می دهد. بی انصافی است اگر بگوییم به کل از این گردونه خارج بوده ایم و اقدامی انجام نداده ایم. بخصوص این اواخر با روی کار آمدن افرادی که زاده این شهر نیستند و یا ورود افراد هنرمند و هنر دوست در شورای شهر؛ اما باید توجه داشت که این مهم تنها شامل پارک ها، فضای سبز، نمای بیرونی ساختمان ها، خیابان ها و معابر نمی شود بلکه المان ها، مجسمه ها و نقاشی های دیواری و… هم در این گستره قرار می گیرد و باید بر پایه عقبه فرهنگی تاریخی و ظرفیت های موجود در آن شهر طراحی شود.
ولی براستی چند مورد از آن ها انجام شده و یا صحیح بوده اند؟
اینکه میراث فرهنگی شانه خالی می کند و اوقاف پا پیش می گذارد تا بزرگ ترین خانه خشتی جهان را به یک فاجعه تاریخی تبدیل کند؟ تا جایی که گردشگر داخلی و خارجی به جای بنای خشتی و خشت، کاشی صورتی و کولر گازی دیواری میبیند! و تا جایی پیش می رود که نقاشی دیواری ناهمگون جنب خیابان اصلی که بار ها و بارها توسط افراد دغدغه مند و اهل فن مورد اعتراض قرار گرفته بود؛ کمرنگ می شود. البته این شانه خالی کردن میراث تمامی ندارد تا جایی که در مورد خانه باقری هم تکرار می شود. قابل انکار نیست که خزانه خالی است اما به نظر مشکل میراث تنها جیب خالی نیست، دور نیست اگر بگوییم، آنگونه که باید دغدغه حفظ آثار را ندارد. چرا که می توانست حداقل این دغدغه را در وارثان و مردم ایجاد کند؛ آگاهشان کند از حفظ آثاری که هویت ما هستند؛ اینکه می شود از آن ها درآمدزایی کرد. همچنان که در استان های مجاور چون یزد، اصفهان، کاشان و… شاهد آن هستیم. در بخشی از باغ دولت آباد یزد که خود وارثان نیز ساکن عمارت هستند. در بسیاری موارد این اماکن علاوه بر محل گردش، جایی برای خرید همیشه مردم هم هستند. این دغدغه تا جاییست که عکس بسیاری از اماکن تاریخیشان بر روی البسه، فرش و ظروفشان طراحی شده است. اما در رفسنجان حتی عکس و تبلیغی در ورودی های شهرمان برای آگاهی گردشگران نمیبینیم. اگر هم بپرسند آثار تاریخی شهرتان چیست یا نمی دانند یا به برج شیشه ای اشاره می کنند!
این اشتباهات و کم لطفی ها فقط منوط به میراث فرهنگی نیست بلکه از شهرداری هم به کَرات سر زده و می زند. در سال های پیشین که متاسفانه شاهد حرکت قابل توجهی از شهرداری نبودیم که بشود آن را نقد کرد؛ اینک هم که هستیم، نصف و نیمه یا ناصحیح است. تاسیسات زیربنایی باید به مدد زیبا سازی شهر بیاید و انبساط خاطر و آرامش شهروندان شوند در صورتی که با افزایش میزان ترافیک، حتی از این مهم کاسته است.
در مورد زیبایی شهر هم آنچه بسیار حائز اهمیت و چشم و چراغ و معرف شهر است، ورودی هاست. میدان امام حسین و ۲۲ بهمن، برای کدام یک کاری انجام شده است که معرف وجهی از شهرمان باشند؟ یک دایره بزرگ چمن کاری شده، با میله ی بالا رفته در آن میان و چراغانی اطرافش، بدون هیچ طرح، رنگ و اِلمانی چه مفهومی را میرساند؟ در سطح شهر هم موارد مشابهی هست مثل میدان پژوهش با آن روبیک غیر مرتبط یا شهید میرزابیگی با آن قلم و قلمدان نامفهوم.
براستی این کار ها به تایید تیم «هم اندیشی» در شهرداری که همه گی خود صاحب سبک و امضاء هستند، رسیده و پروسه ی تایید تا اجرا را با آن حجم از کاغذ بازی گذرانده است؟! اگر این چنین است پیشنهاد می شود یا عوضشان کنید و یا به آن گروه یک پژوهشگر در زمینه شهرسازی اضافه کنید.
از حق نگذریم نقاشی های دیواری سطح شهر کمی از این دلخوری ها کم می کند؛ زیرا هم معرف بافت کویری شهرمان هستند و هم توسط اهل فنش انجام شده اند؛ اما چرا اینقدر کم؟! بیش از هزاران متر از دیوارها و میادین شهر کرمان، بم، گلبافت و… به سفارش شهرداری های این شهر ها توسط هنرمندان شهر ما نقاشی شده اند، اینک در شهر خودمان باید تنها به همین چند متر بسنده کنیم؟!
البته رسانه و نشریات شهر خبر چندانی از این تلاش ها و موفقیت ها چاپ نکرده اند؛ که مقصر اصلی را باید روابط عمومی خود شهرداری دانست که بسیار ضعیف عمل کرده است.
هر چند که سطح کمی و کیفی خدمات، به میزان بودجه ی تخصیص داده شده در آن بخش بستگی دارد و مشکلات مالی ارگان های دولتی بر کسی پوشیده نیست و همین مهم مجال بسیاری عرض اندام ها را از مسئولان مربوطه می رباید؛ اما با توجه به آنکه بسیاری از هنرمندان این شهر دغدغه نان دارند و باید به این مهم توجه شود می توان با رعایت یک سری ملایمات بین طرفین و همچنین ایجاد دغدغه در مردم بخصوص خیرین شهر، بستر و زمینه لازم برای پویایی،تحرک و میل به رشد و شکوفایی در این شهر را افزایش داد و به این مهم یعنی مهاجرت عکس دست یابیم.
به قلم؛ بهناز حسینی نوه

برچسب ها:
رفسنجان زیباسازی شهرداری
دیدگاه‌ها
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روراستی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
در جواب نظر :

  • کاظم نقش بند

    بازنشر از http://enteghady.ir/%DB%8C%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%BE%D8%B1-%D8%BA%D8%B5%D9%87/ انتقادی : مدتها بود میخواستم در باره مدیریت شهری مطالبی را خدمت همشهریان عزیز رفسنجانی عرض کنم که فرصتش پیش نیامد و اکنون بدنبال بارندگی اخیر با عجله و البته به دلایلی بدون ادبیات خاص خود به آن میپردازم . آنچه که عرض میشود کم و بیش در شهرهای دیگر کشور هم قابل مشاهده هست . ۱۴ فروردین ۹۸ پس از چند دقیقه بارندگی شاهد آبگرفتگی قسمتهایی از شهر رفسنجان بودیم از جمله ضلع شمالی شریعتی شرقی روبروی کوچه ۴ و ضلع جنوبی میدان بیمارستان علی ابن ابیطالب ع که شخصا شاهد آن بودم اما بارندگی یکشنبه ۲۵ فروردین ۹۸ قصه دیگریست . اجازه بدهید چند سال به عقب برگردیم . در آن زمان شهردار وقت لابد به توصیه کارشناسان با توجه به کشش اندک آب توسط جویهای معمولی شهر دست بکار شد و با صرف هزینه ای سنگین ، که البته از جیب مردم بود مقداری از این مسیرهای آب را که عرض و عمقی حدود ۵۰ -۶۰ سانتیمتر داشت تخریب و آنرا تبدیل به جویهایی با عرض وعمق حدود یک و نیم متر نمود که در این فرآیند پلهای زیادی که مورد استفاده مردم بود و تعدادی هم هزینه احداث آنرا به شهرداری پرداخته بودند تخریب و مجبور شدند دوباره هزینه عوارض و ساخت را تحمل کنند . این قضیه چند سالی گذشت و شهرداری دیگر منصوب شد . اما این بار هم لابد به توصیه کارشناسان تشخیص داده شد این جویهای عریض و عمیق هیچ لزومی ندارد بلکه ضروریست با هزینه مردم میلیونها صرف تخریب آن شود و برای اینکه متفاوت بودن و خوشفکرتر بودن خود را نشان دهیم نهضت کانیوو سازی را راه انداختیم . اینهم گذشت و بعد از چند سالی شهرداری جدید با تفکر و برنامه جدید روی کار آمد که الحق و والانصاف به نیازهای واقعی شهر و مردم توجه قابل تحسینی داشت و دارد و اقدامات قابل توجهی هم انجام داده است اما به شواهدی بدون خطا هم نبوده است . در بارندگی یکشنبه گذشته شاهد بودم بسیاری از معابر شهری از جمله قسمتهایی از خیابانهای مفتح ،طالقانی ، مدرس ، خصوصا شریعتی شرقی و غربی هر دو ضلع شمالی و جنوبی ، زیر گذرِ میدان شهدا ، و میادینی چون بیمارستان ، شهدا و غیره به شدت دچار آبگرفتگی بودند ( حدود ۱۰ صبح ) و عجیب اینکه در این مسیر ها فقط حضور پلیس محسوستر بود که با خودرو گشت نامحسوس ورودی جنوب به شمال زیرگذر را بسته بود یا ورودی شمالی شریعتی شرقی را . ساعتی بعد در شبکه های اجتماعی فیلم دریاچه ای که در زیر گذرِ شهدا تشکیل شده بود و تغذیه این دریاچه از سرریز میدان شهدا به داخل آنرا مشاهده کردیم که تداعی کننده دریاچه ارومیه بود . البته این زیر گذر قبلا هم مدت کوتاهی پس از ساخت این وضعیت را تجربه کرده بود . اینها عللی دارد که مختصر و مفید عرض میشود . امیدست اگر این علل پذیرفته نیست علل واقعی آن از سوی مسؤلین سابق و لاحق مستدل بیان شود . ۱ – به بهانه کارشناسی بودن امور هر کاری دلمان میخواهد انجام میدهیم و هیچکس هم حق مخالفت ندارد چون باصطلاح کارشناسان منصوب خود ما هستند . مضافا که مدیران پاسخگوی اعمال زمان مدیریت خود نیستند ، یعنی کسی از آنها سؤال نمیکند . ۲ – نظارتی بر پیمانکاران وجود ندارد ، به دو دلیل . اول اگر خوشبین باشیم به دلیل اعتماد بیجا و اگر واقع بین باشیم بدلیل اینکه عواملی که مسؤل حسن اجرای اموری هستند دستشان با پیمانکاران متخلف در یک کاسه هست . ۳ – عوامل برون سازمانی نظارتی همچون سازمانهای بی خاصیت نظارتی یا دادستانها بنا به ملاحظاتی به مقوله نظارت و حفظ حقوق عامه ورود جدی ندارند . اخیرا در سایت در اعتراض به اقدام ریاست قوه قضائیه که سازمان بازرسی کل کشور را مامور بررسی علل ویرانگری سیلابهای بهار ۹۸ کرده اند گفتم این سازمان خودش از متهمان اصلی این پرونده هست و مثال رهبر معظم انقلاب را آوردم که : با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را تمیز کرد . دادستانها هم باید روزی موظف شوند پاسخگوی ترک فعل خود باشند . گاهی انسان تصور میکند اینها حتی یکبار هم شرح وظایف خود و آئین نامه اجرائی آنرا مطالعه نکرده اند و گرنه ما نباید شاهد اینهمه نابسامانی همچون این سیلهای ویرانگر و یا موسسات اعتباری غیر مجاز یا شرکتهایی چون کنکاش و سیمان و مشکلات شهری گفته شده در فوق و اختلاسهای آنچنانی و غیره باشیم . در نظرست از ریاست محترم قوه قضائیه درخواست کنم یا لقب مدعی العموم را از روی دادستانها بردارند یا آنر با مسما نمایند . امروز اکثر مردم فکر میکنند وظیفه دادستان اینست که در اطاقش بنشیند تا جرم و جنایتی اتفاق بیفتد پلیس آنرا کشف کند متهم را دسنگیر نموده تحویل مقام قضائی دهد و پس از مراحلی به دادگاه رود آنگاه جناب دادستان کیفر خواستی تنظیم و با تقاضای مجازات درخور تحویل دادگاه دهد ، در حالی که اگر شرح وظایف دادستان و آئین نامه اجرائی آنرا مطالعه کنیم میبینیم که وظایف این مقام بسیار گسترده تر از اینست که اگر به آن عمل میشد و عنوان مدعی العموم اگر از یک عنوان به یک وظیفه تبدیل میگردید ما امروز با جامعه ای بمراتب متفاوت تر روبرو بودیم و شاهد اینهمه ظلم به ملت نبودیم . هفته قبل قاضی پرونده فساد در پروشیمی آقای مسعودی مقام پس از اولین جلسه دادگاه این متهمان در سال جدید روبروی دوربینها صریحا گفتند عدم نظارت و اعتماد بیجا به مدیران عامل اینهمه فساد گسترده میباشد ، و این حرفیست که این قلم حدود ۳۰ سال پیش بیان کرده است و اینکه اگر در یک مجموعه مدیر مافوق سالم باشد زیر دستان هرگز جرات چنین فسادهای بی پروا را ندارند و برای همینست که مفسدین قبل از هر کار تلاش دارند مدیر مافوق را آلوده کنند تا بعدا هر کاری کردند مورد ایراد واقع نشوند . ۴ – در اصول شهر سازی برای احداث خیابان و میدان یا اسفالت و غیره قطعا ضوابطی تعریف شده که یکی از آنها نقشه برداری و محاسبه شیب زمین و هدایت آبهای سطحی به زیر زمین باید باشد که در رفسنجان و اکثر شهرهایی که با اندکی باران دچار آبگرفتگی میشوند این اصول اولیه رعایت نشده است . در همین شهر برای تجدید آسفالت یا پیاده رو سازی رسم اینستکه بروی سازه قبلی ساخت و ساز جدید را شروع میکنند و پس از مدتی منازل و مغازه های مردم در گودی قرار میگیرد و مصیبت به بار می آید . یا آسفالتهایی که باید تجدید شود هیچکس نمیپرسد چرا عمر آسفالت قبلی اینقدر کوتاه بوده و ناظرین کجا بوده اند همچون خیابان خیام و غیره . باورش سخت است ولی خودم شاهد بودم در سال ۷۷ در حالیکه باران میبارید خیابان شهید مصطفی خمینی را آسفالت کردند . ۵ – بارندگیهای اخیر جدا از اینکه خسارات گسترده ای به کشور و ملت داشت و البته همبستگی را افزایش داد یک اثر بسیار مثبت دیگری هم داشت که این قلم در خواب آنرا کشف کرد و فهمید شیره شیرینست و آن اینکه متوجه شدم تحصیلکردگان امروز بسیار بیشتر از بیسوادن قدیم درک و فهم دارند ! . میگوئید چطور عرض میکنم . بیسوادن بلدیه و معماران از صدها سال پیش بعلت بیسوادی برای استفاده بهینه از آبهای سطحی در معابر شهری به حفر چاه اقدام و این آبها را به زیر زمین هدایت مینمودند که در جای جای بافتهای قدیمی خصوصا در یزد هنوز هم وجود دارد ، در حالیکه امروز با پیشرفت علم فهمیده ایم این چکاریه ، ما باید حافظ بیت المال باشیم !!! چرا اندکی از آنرا به حفر چاه اختصاص دهیم تا آبهای نقاط حتی جدیدا آسفالت شده به زیر زمین برود ؟ مضافا که حفر چاه احتمال ریزش و خسارات بعدی دارد و هیچ راهی برای جلوگیری از این خطر هم وجود ندارد ؟! . ما باید اجازه دهیم طبیعت کار خودش را بکند ، البته فقط در همین مورد و گرنه در امور دیگر دخالت در طبیعت بلکه واجب هم هست ، و آبهای سطحی بخار شده به آسمان برود سپس ابر شده و در جایی دیگر ببارد این رفتار ما باعث میشود دیگران هم همین رویه را پیش گیرند و ما منتفع شویم !!! . اگر عمری یا قلمی باقی ماند انشاءا… در آینده در باره مظالمی که از سوی ماموران و قوانین مالیاتی یا بیمه در غیاب نظارت موثر صورت میگیرد و اینکه چرا مجلس باید مجاز باشد برای خودش قانون وضع کند و غیره صحبت خواهم کرد . پس فعلا بدرود .

    کارگر

    اصلا شهر هرچه هم زیبا باشد اما وقتی معضل آب و کار باشد و جیب مردم روز به روز خالی تر فایده ندارد...

    شهروند

    این مطلب و انتقاد کاملا وارد است با کارهای عوام فریبانه و پپولیستی دارن شهر رو اداره می کنند...

    محمد

    شما خوب گل همه چی دون بگذارین شورای شهر و شهرداری کار خودش رو انجام بده بخدا شهر شده گلستان از وقتی ممنون