با سفر روزهای پایانی هفته جاری هاشمی رفسنجانی به کرمان و شهرستان رفسنجان به بهانه ی شرکت در سالگرد هاشمیان امام جمعه فقید شهرستان رفسنجان و سخنرانی وی در دانشگاه های رفسنجان و آزاد کرمان فضای امنیتی عجیبی سراسر این دانشگاه ها را فرا گرفته است.
به گزارش روراستی به نقل از دانا، سفر هاشمی رفسنجانی به استان کرمان با واکنش های جالبی از سوی دوستان وی در کرمان روبه رو شده است.
یکی از این واکنش ها تعطیلی دانشگاه آزاد در روزهای پنج شنبه و جمعه است ، البته به خودی خود دانشگاه آزاد کرمان پایان هفته ها تعطیل بوده است اما ساختمان این دانشگاه پنج شنبه ها و جمعه ها در اختیار واحد علوم و تحقیقات استان کرمان است.
هفته گذشته دانشجویان علوم و تحقیقات واحد کرمان با خبر تعطیلی هفته ی آینده کلاسهایشان در این بهبوهه ی امتحانات و جلسات پایانی کلاس ها و برگزاری کلاس های جبرانی و رفع اشکال روبه رو شده اند.
یکی از اساتید این دانشگاه در این رابطه گفت : مثل اینکه هفته ی آینده قرار است درب دانشکده ها را نیز پلمپ کنند و تمامی کلاس ها تعطیل است.
وی افزود : این تعطیلی به ضرر دانشجویان خواهد بود ، زیرا که جلسات پایانی آنان به تعویق می افتد و فرصتی برای مطالعه تا امتحانات خود را نخواهند داشت.
این استاد دانشگاه ادامه داد : لزومی برای تعطیلی دانشگاه وجود ندارد ، ایشان می توانند دربخشی از دانشگاه سخنرانی خود را انجام دهند و دانشجویان نیز بر سر کلاس های خود به تحصیل مشغول باشند. ، نگرانی دوستان ایشان را از این بابت درک نمی کنم.
وی خاطر نشان کرد : امنیتی شدن فضای دانشگاهها بعد از ۴ سال و بعد از حوادث سال ۸۸ برای اولین بار است که رخ می دهد و این اصلا مناسب نیست.
یکی از دانشجویان این دانشگاه نیز در رابطه با حضور آقای هاشمی گفت : اگر ایشان به فکر دانشجویان هستند نباید اجازه ی تعطیلی کلاس ها را بدهند ، آنهم کلاس های تحصیلات تکمیلی.
وی ادامه داد : از امنیتی شدن فضای دانشگاهم اصلا راضی نیستم و احساس امنیت نمی کنم.
این دانشجو گفت : برای چه باید درب کلاس ها و دانشکده ها پلمپ شود مگر چه اتفاقی خواهد افتاد ، اینهمه شخصیت به دانشگاه آزاد آمدند و در تالارهای مختلف این دانشگاه سخنرانی کردند و رفتند ، مگر چه اتفاقی افتاد.
وی گفت : خبر تعطیلی دانشگاه و امنیتی شدن فضای آن برای حضور هاشمی نه تنها کمکی به دانشگاه و مردم کرمان نخواهد کرد بلکه تنها باعث افزایش اختلافات و متشنج شدن فضای دانشگاه خواهد شد.
این دانشجو با انتقاد از عملکرد ریاست دانشگاه کرمان در رابطه عملیات ترمیمی و زیبا سازی دانشگاه همزمان با حضور هاشمی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان گفت : چرا باید با حضور شخصیت ها شاهد تمیزکاری و زیبا سازی فضای دانشگاه بود ، مگر دانشجویان شخصیت های آینده ساز این کشور نخواهند بود.
وی ادامه داد : اینکه بودجه ی دانشگاه ها خرج کارهای موقتی و رنگ آمیزی های سر سری و ترمیمات موقتی کنیم و سپس شهریه های را افزایش دهیم عین بی انصافی است.
همچنین شنیده شده است برای حضور در سخنرانی آقای هاشمی رفسنجانی دانشگاهها فراخوان ثبت نام داده اند و دیدار ایشان نیز همانند دیدار ریاست جمهوری با دانشجویان گزینشی و موردی خواهد بود.
نکته ی جالب اینجاست که مردم کرمان در هفته های گذشته نیز شاهد چنین تشریفات نابه جایی نیز بودند ، حضور وزیر کشور در کرمان برای حضور در مراسم تودیع و معارفه ی استاندار جدید نیز با تشیفات و مسائل امنیتی فراوانی به همراه بود که در هشت سال گذشته برای مردم کرمان نا آشنا بود.
حتی در زمان انتخابات و با حضور اکثریت کاندیدها در کرمان در آن فضای سیاسی هیچکدام از این موارد امنیتی اجرا نشده بود.
آنچه که مسلم است سفر آقای هاشمی به استان کرمان به شدت با حاشیه های فراوانی همراه خواهد بود و تنها جای امیدواری این است که این حاشیه ها تنها در جهت حمایت از دولت و استاندار جدید کرمان که مورد تائید شخص وی نیز هست ، همراه باشد نه اینکه نطفه ی فتنه ای جدید در این سفر نهاد شود و باعث شادمانی دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد.
آذر ماه ۱۳۹۱؛ به نظر همه چیز برای سفر هاشمی رفسنجانی به زادگاهش رفسنجان به نظرآماده می آمد که اعتراض همشهریانش بخاطر مواضع مشکوک وی در سالهای اخیر، نقطه پایانی بر سفری بود که هرگز آغاز نشد. اما این بار بهانهی این سفر، دعوت استاندار اعلام شده است.
به گزارش دانا، سال گذشته نشریات محلی و تابلوهای تبلیغاتی زیادی در سطح شهر مردم را به جلسهی سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نکوداشت هاشمیان دعوت کردهاند و همه جا حرف از سفر قریبالوقوع هاشمی به زادگاهش است. اما این بار عده ای تلاش دارند تا خیلی بی سر و صدا سفر را انجام دهند تا بار دیگر با اعتراضات مردمی روبرو نشوند.
با این حال و بنابر شنیده ها، جمعی که اکثرشان از حامیان فتنه هستند، هاشمی را در این سفر همراهی کنند و هاشمی قصد حضور در نشست های گزینشی دانشجویی در دانشگاه های آزاد کرمان و رفسنجان را دارد.
مردم و جوانان انقلابی استان کرمان و به خصوص رفسنجان از هم اکنون به این سفر و اهداف پشت پرده آن واکنش نشان دادند و ضمن هشدار به عواقب این سفر اعلام کردند؛ در صورتی که آقای هاشمی و سایر فتنه گران به شهرشان سفر کنند، مردم کفن پوش شده و در اعتراض به حضور هاشمی و سایر اصلاح طلبان به خیابانها خواهند آمد و به عملکرد نامناسب وی و خانواده اش و کینه توزی فتنه گران علیه نظام و انقلاب اعتراض خواهند کرد.
چه شد که هاشمی سال گذشته نیامد؟
اولین جرقههای مخالفت با این سفر را فعالین فضای مجازی رقم زدند. نوشتههای آنان در مخالفت با این سفر در وبگاههای استان منتشر شد و به سرعت در سایتها و رسانههای کشور منتشر شد.
نوشتههایی که در آنها با اشاره به سکوت هاشمی در برابر فتنه و حمایت تلویحیاش از آن، خواسته بودند به کرمان نیاید. نویسندگان این دست مطالب اشاراتی هم به فعالیتهای ضد نظام فرزندان هاشمی داشتند و به جد تأکید کرده بودند فریب سفرهای تبلیغاتی که قصد تطهیر هاشمی از حمایت فتنهگران را دارد و در صدد بازگرداندن او به جمعهای مردی هستند، نخواهند خورد.
همزمان با انتشار این مطالب در اینترنت، اتفاق دیگری رقم خورد که فعالین مجازی را بر گسترش فعالیت خود مصر کرد. توزیع لوحهای فشرده محتوی فیلم مستندی که در آن به مواضع متناقض هاشمی در فتنه و پس از آن اشاره کرده بود و در جاهایی به مواضع مخالف او با رهبر انقلاب اشاره شده بود. انتشار ویژهنامههایی با معرفی نقش هاشمی در شعلهور شدن آتش فتنه و نماز جمعهی تنشزای او، بخش دیگری از پازل مخالفت با حضور هاشمی در رفسنجان را تکمیل کرد.
در طول مسیر مخالفت با حضور هاشمی، پیامکهایی به تلفن همراه مردم، مسئولین، دانشجویان، طلاب و… ارسال شد که در آنها خواسته شده بود با ارسال پیامک به امام جمعه و فرماندار رفسنجان، از انجام این سفر ممانعت کنند؛ چرا که این کار را سرآغاز تبلیغات میدانی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری می دانستند.
اگرچه برخی سعی کردند تا این سفر آقای هاشمی و برنامه های به ظاهر دانشجویی وی را قانونی و با درخواست تشکل های دانشجویی اعلام کنند اما رضا بهشتی نماینده هیئت نظارت عالی در تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی درباره حضور اکبر هاشمی رفسنجانی در نشست اساتید دانشگاه آزاد و تشکلهای دانشجویی در دانشگاه آزاد رفسنجان گفت: با توجه به اینکه هیچ تشکل دانشجویی دعوتی از هاشمی رفسنجانی برای حضور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان و رفسنجان نداشته است، بنابراین تشکلهای دانشجویی نشستی با هاشمی رفسنجانی نخواهند داشت. وی تاکید کرد: هر گونه دعوت و یا برگزاری همایش و اجلاسی در واحد های دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی منوط به ارائه در خواست از سوی تشکل های دانشجویی و اساتید به هیئت نظارت آن واحد دانشگاهی و تصویب درخواست از سوی هیئت نظارت آن واحد است.
سفر تکذیب شد یا سفر تایید شد
در واکنش به همهگیر شدن اعتراضات نسبت به سفر هاشمی به رفسنجان ادارهکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اقدامی عجیب خبر مربوط به سفر هاشمی به رفسنجان را از اصل تکذیب کرد که تصاویر تبلیغات این سفر در سطح شهر و رسانه های اصلاح طلب خلاف آن را ثابت می کرد.
زمزمههای حضور هاشمی در دانشگاههای رفسنجان نیز با تکذیب این اخبار از سوی دانشگاهها مواجه شد. در میان این تکذیبها، خبر دیدار جمعی از فعالان اصلاحطلب در دانشگاههای سراسر استان با هاشمی که قرار بود در رفسنجان انجام شود، نیز تکذیب شد و این تکذیبهای عجولانه، سندی شد بر صحت گمانهزنیها.
دستآخر ارسال پیام هاشمی به برگزار کنندگان مراسم سالگرد هاشمیان به منزلهی تایید سفری بود که روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را در اصل تکذیب کرده بود. پیامی که هاشمی در آن علت لغو سفر خود را در ابتدا «فشردگی برنامهها در مرکز» عنوان کرده و بلافاصله به ملاحظاتی اشاره کرده بود که بدون ذکر نام، مخاطبین را بر آنها واقف دانسته بود.
هاشمی در حالی تمام نزدیکان خود را تنها گذاشت و پشت دروازههای رفسنجان ماند، که هم خودش و هم تمامی نزدیکانش بر عدم اقبال عمومی به وی واقف شدند. و صدالبته صداقت نهادهایی که سخنگوی هاشمی محسوب میشوند، با رفتار دوگانهی آنها مورد تردید قرار گرفت.
این بار چه می شود؟
بنابر اخبار منتشر شده، استاندار جدید کرمان از هاشمی رفسنجانی برای حضور در این استان دعوت به عمل آورده است و قرار است هاشمی چهارشنبه هفته آتی به این استان سفر کند.
هاشمی پیش از این به استان کرمانشاه سفر کرده بود که در این سفر مردم استان نسبت به مواضع وی اعتراض کردند.
حال باید دید که این بار مجمع سفر را تکذیب می کند یا تایید؟
اینجا کسی منتظرِ تو نیست…
وبلاگسرلوحه نوشت: تا وقتی سکوت کردهای که دیگرانی بیایند و از قِبَـلِ سکوتت، هر چه میخواهند بکنند؛ – و آن دیگران، دشمنانِ سر تا پا حِقد و کینهی اسلام و ایران هستند – و سکوتِ تو مُهر تأییدی باشد بر کردار خبیثانهشان، کسی منتظرِ تو نیست؛ چرا که حقارتِ خندهی دشمن را میآوری با خودت.
تا هنگامی که دختری برای یک خریدِ روزانه، یا به قولِ تو برای خوردنِ ساندویچ توی خیابانهای شهری فتنهزده جولان میدهد و حریم کلام را میشکند، کسی منتظرِ تو نیست؛ چرا که چادرش آغشته به خون است؛ آغشته به خونِ مردمی عزادار، آغشته به خون دلهایی که مردم خوردهاند این مدت…
تا زمانی که شازدهپسری دارد بیتالمال را صرفِ هزینهی آرایشگاه همسرش میکند، کسی منتظرِ تو نیست؛ مشاطهی این عروس، ابلیس است و بس.
کسی منتظرِ تو نیست، وقتی پیشنهادهایت که خود از آنها به عنوان راههای برون رفت از بحران!ی -وهمی- یاد میکنی، توسط کفتارهای صهیونیست تشویق میشوند و تو، بازیچهای بیش نیستی این میان در دستِ آنها. وهمِ بازیگردان بودن برت ندارد؛ تو بازیچهی این جماعتی، چرا که خودشان هم اینجا منتظرت نیستند. خودشان حالا دارند برای بازیِ بعدی برنامه میریزند که مُهرههایشان را چهطور بچینند توی زمین. و تو، حالا دیگر مُهرهی سوختهی این بازی هستی؛ مُهرهی سوخته… میفهمی؟!!!
اینجا، حتی توی کپرهای فقر کشیدهای که میبایست سازندگیات سایه بر سرشان بیندازد، هیچ کس منتظرِ تو نیست؛ راستش را بخواهی، دیگر کسی نمانده توی این کپرها که نداند تو چه بودی و چه کردی؛ همین است که کسی منتظرت نیست.
اینجا، توی این شهر که روزگاری نه چندان دور با افتخار قدم میزدی و زیر پایت فرشِ قرمز میانداختند، دیگر کسی منتظرِ تو نیست؛ فرشهای قرمز رنگ باختهاند، وقتی سکوتِ معنادارِ تو، قرمزی خونِ فرزندی از انقلاب را روی سنگفرش کوچههایش به نظاره نشست.
اینجا کسی منتظرِ تو نیست؛ حتی توی باغهایی که روزگاری پرندههایش از شوقِ دیدنِ جماعتی مشعوف، پر و بال میزدند، دیگر کسی منتظرِ تو نیست. شعفِ آن جماعت، این روزها شده چیزی شبیه چشمهای بستهی تو به تمامِ تناولِ فرزندانی قدرت طلب، از بیتالمالی که میلیونها نفر از آن سهم میبرند و تو بخشی عظیم از آن را به مساوات تقسیم کردی بین فرزندانت.
اینجا کسی منتظر تو نیست، وقتی کفتارها نگاه دوختهاند به شکاری که تو به او تاختهای و خودت، هیچ بهرهای از آن نمیبری، جز حسرت و پشیمانی. رفیق! تو هم اگر لحظهای چشمهایت را ببندی و از قسمخوردههای درگاهت نگاه برداری، دریده میشوی. اینجا کسی منتظرِ یک مُرده نمیماند…
اینجا، توی این شهر که شاید اسمش زادگاهت باشد، کسی منتظرِ تو نیست؛ تو نه تنها از شهر، که از نگاهِ مردمِ شهر هم جلای وطن کردهای. اینجا باید نمازت را، هر چند دخترکان بزک کرده و مردنماهای چکمهپوش مأمومش باشند، شکسته بخوانی. اینجا هیچ نماز کاملی منتظرِ تو نیست؛ مگر نمازی ایستاده، که تمایل به قبله، برای اقامهاش کافیست.
انتهای پیام/