حماسه میلیونی مشایعت کنندگان پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در کرمان رقم خورد اما انبوه جمعیت موجب شد جمعی از هموطنان مان جان خود را از دست بدهند.
به گزارش روراستی، امروز کرمان غوغا بود، میدان آزادی کرمان جمع زیادی از هموطنان از دور و نزدیک برای تشییع پیکر سردار دل ها آمده بودند توصیف این حماسه را در گزارش دیگری آورده ام اما این یادداشت فرق می کند.
اما کمی آنطرف تر محلی بود که هموطنان زیر دست و پا له می شدند و جان می باختند، مردان و زنان زیادی جان باختند، از اولین خبری که از کشته شده ها یعنی ۳۲ نفر اعلام شد هر لحظه بر تعداد آمار افزوده تر می شد و نفس ها را در سینه ها حبس می کرد حتی داغ یک هموطن هم زیاد است خیلی ها میهمان بودند که دیگر پیکر بی جانشان باید به شهرشان برگردد خیلی ها با دل و امیدی آمده بودند تا سردار را تا منزلگه ابدی مشایعت کنند که ناامید شدند و زیر دست و پا ماندند و نتوانستند خود را برسانند.
یادم از فاجعه منا آمد…خدایا
مسیر طولانی و خیابان ها باریک بود که کفاف این جمعیت میلیونی را نمی داد. «جالی خالی تدبیر را نشان می دهد»
گزارشگر خبر ۱۴ شبکه یک بین یک تا یک و نیم میلیون جمعیت را عنوان کرد و البته این حادثه هم گویای خیل انبوه جمعیت است.
اما به راستی آیا نمی شد جلوی این حادثه را گرفت و برنامه ریزی بهتری داشت. تدبیر این برگزارکنندگان آیا نباید بهتر از این باشد در حالی که از روزهای گذشته پیش بینی جمعیت میلیونی شده بود.
من از رفسنجان، همکارم در خبرگزاری فارس را در ارسال اخبار همراهی می کردم و سعادت همراهی با خبرنگاران را نداشتم، از تلویزیون که رصد می کردم حماسه ای بزرگ و وصف ناپذیر را دیدم که در عمر ۱۳ ساله خبرنگاری ام ندیده بودم و به خود بالیدم که مردمی قدرشناس داریم و البته رفسنجانی های زیادی هم در این جمعیت بودند.
اما خبر ناگوار قربانی شدن ۵۶ تن از هموطنان همه محاسباتم را به هم ریخت، داغ سردار را در دل داشتم داغ دیگری هم بر دلم نشست خواهران و برادران زیادی از دست رفتند همان هایی که همچون دیگر حاضران در مراسم به عشق سردار آمده بودند. که امیدواریم مسئولان و برگزار کنندگان این مراسم پاسخ مناسبی به خانواده داغداران داشته باشند و حداقل با استعفای خود بر غم عمیق بازماندگان این حادثه تسلی بخشند.
اما خبرنگاران شهرم که امروز به خوبی و بیش از پیش فهمیدم که چقدر به آن ها وابسته ام و همچون خواهران و برادرانم هستند، یکی یکی آمارشان را گرفتم بعضی ها که در گروه همکاران رسانه ای پیام می گذاشتند خیالم را راحت کردند، مریم رضایی جواب نمی داد نگرانش شدم تا اینکه تماس برقرار شد، غلامی گزارشگر رادیو هم جواب داد، آرزو سلطانی و…همه خیالم را راحت کردند مانده بود حسین میرزااسدی و همه نگرانش بودند تا اینکه بالاخره او هم جواب داد و خیالمان را راحت کرد.
یکی از همکارانم از فاجعه برایم گفت و از اینکه در فاصله چند دقیقه تعداد زیادی جسد در خیابان مقابل چشمانش روی زمین افتاده و تاب و تحمل این صحنه را نداشت و حالش بد شده بود، گفت.
از برنامه ریزی در رفسنجان و درب های بسته مصلی و نمازخواندن مردم در پیاده رو و اعتراض مردم نسبت به نبود اتوبوس برای رفتن به کرمان و…دیگر چیزی نمی نگارم.
حماسه حضور میلیونی مردم برای سردار دل ها مثال زدنی بود اما بی تدبیری و عدم برنامه ریزی مناسب برای چنین حضوری هم هرگز از ذهن ها فراموش نخواهد شد.
از خداوند برای فوت شدگان این حادثه اندوهبار طلب مغفرت و رحمت و برای بازماندگانشان طلب صبر دارم.
انتهای پیام/بمی نژاد