سایت تحلیلی خبری روراستی

جشن پسته چهره دینی شهر پسته را غبارآلود غم بی تدبیری برگزار کنندگانش کرد

P1000685

به گزارش روراستی: دیشب پنجشنبه 14/06/1392 جشن پسته در محل دفتر مرکزی شرکت تعاونی تولیدکنندگان پسته رفسنجان برگزار گردید. در این جشن که حضور بسیار زیاد مردم رفسنجان همراه بود گروهی از هنرمندان طنز نیز دعوت شده بودند و به اجرای برنامه پرداختند؛ اما این جشن حاشیه ها و مسائلی داشت که نشان داد پسته همواره مظلوم و مورد سوء استفاده های سیاسی، شخصی و خودخواهی افرادی بوده و هست. در ابتدای ورود به محوطه برگزاری جشن بنر بزرگی که روی آن عکس جناب آقای دکتر روحانی و آیت الله هاشمی رفسنجانی بود را دیدیم که ناخود آگاه ذهنمان به سمت جای خالی عکس امام (ره) و مقام معظم رهبری رفت چرا که همیشه عکس رئیس جمهور و رهبر فرزانه­مان کنار هم بوده وهست و این امر ولایت مداری تمام اقشار را می­رساند؛ حال چرا دراین جشن که برگزار کنندگان آن اصلاح طلبان بودند چنین حرکتی انجام شده بود خدا می­داند و بس، ما که آن را به حساب هواس پرتی سفارش دهنده بنر و طراح و چاپ کننده آن گذاشتیم ولی مظلومیت آقا در این جشن کدورتی شد بر دل بی­طرفمان که آقا را مظهر ایران اسلامی می­داند و با اصلاح طلب و اصول گرایی بیگانه است. بعد از این موضوع نیز متوجه عدم تفکیک آقایان و خانمها در نشستن و حضور در محوطه شدیم که براستی این موضوع نیز بسیار آزار دهنده و حزن انگیز است که در رفسنجان این قم ثانی چه پیش امده که دیگر محرم ونامحرم از هم سوا نیستند؛ مگر نه ناموس و ناموس پرستی و رعایت شئون اسلامی ئ دیانت از بارزترین مشخصات این شهرستان بوده و هستپس چه شده چرا فراموش کرده­ایم که این شهر شهر فاتحان اروند است و سرداران بی­باک. تنها چیزی که در این جشن به چشم می-خورد لوده بازی و هرزه­گری عده­ای افراد بی قید و بند بود که در این شلوغی از مختلط بودن زن و مرد در جهت دست درازی به ناموس مردم سوء استفاده می­کردند؛ شاید عده­ای بگویند خب جشن است و باید شاد بود. ما هم منکر جشن وشادی نیستیم ولی باید در این قبیل  جشنها شعائر اسلامی را رعایت نمود؛ البته بسیار زیبا بود که مسئولین برگزاری جشن علاوه بر زیاد کردن صندیلها جهت نشستن مردم، محل نشستن آقایان و خانمها را جدا می­کردند و از سوی دیگر آنها که این هزینه زیاد را متحمل شده بودند زیبنده­ تر بود که از چند مانیتور بزرگ وسط و آخر محوطه جهت پخش تصاویر استفاده می­کردند که مرده مجبور به ایستادن نشوند؛ در این ایستادن نیزعده­ ای از مختلط بودن جهت هرزه­ گی خود نهایت استفاده را بردند و موجب آزار دیگران وناموس مردم می­شدند. راستی صحبت از هزینه شد و غمی دیگر سراغمان امد که سبب شد از خودمان سئولاتی بپرسیم که پاسخش را کسی نمی­دهد و آن سئوالات این است که؛ مگر نه که شرکت تعاونی تولیدکنندگان پسته اعلام زیان و عدم وجود نقدینگی یا به عبارتی ورشکستگی کرده است پس این هزینه ها را چگونه جبران می­کند؟ سئوال دیگراین است که چرا این هزینه ­ها باید در شهری شود که هر شب عده بسیاری گرسنه سر به بالین می­گذارند؟ آری مگر نه در احادیث و روایات گفته شده وای بر مسلمانی که سیر باشد و  برادر و خواهر دینی او گرسنه باشند؟  و همچنین مسئولان شهر مگر به فکر فقرا و نیازمندان نیستند؟ و … شاید بتوان گفت که دلیل این خشکسالی­ ها و آفت هایی که گریبان پسته را گرفته آه همین فقرا و نیازمندان است و نتیجه رفتار و اعمال ما؛ البته در این جشن قصور و معایب زیادی بود که باز هم پسته زحمت قبول این قصور را کشید و گناه بی­ کفایتی ها به پای پسته و پسته داران نوشتنه شد؛ آه پسته تو چقدر مظلومی که همه از تو در این شهر برای توجیح کارها و افکار و حرفهای خود سوء استفاده می­کنند. پارسال یک نفر ارزش تو را برای پوشاندن  بی کفایتی خود خورد کرد و تورا گوشه نشین انبارها کرد و عزت بین المللی تو را خدشه دار نمود و امسال نیز عده­ای مثلاً برای تو جشن گرفتند و…

خلاصه کنم تو تنها محصول کشاورزی هستی که سیاسی شده و فقط ضررهای سیاسی بازی ها را متحمل می­شود. امیدواریم روزی تورا در سراسر جهان به نام ایران بشناسند.

خروج از نسخه موبایل