به گزارش “روراستی” در روزهای مبارزه مردم ایران با رژیم پهلوی، پایین کشیدن مجسمه شاه و نمادهای طاغوت بهمعنی پیروزی نهایی علیه طاغوت بود که در اغلب شهرهای ایران صورت میگرفت، مردم ضمن برگزاری راهپیماییها و تظاهرات، مجسمههای شاه و رضاخان را که در میادین شهر نصب شده بود سرنگون میساختند.
در کتاب «انقلاب اسلامی در رفسنجان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره پایین کشیدن مجسمه محمد رضا پهلوی آمده است: یکی از این برنامهها در رفسنجان اجرا شد و امیرهوشنگ یوسفی یکی از فرهنگیان فعال رفسنجانی است که بهدلیل فعالیت ضد رژیم مدتها تحت تعقیب بوده و چند مدتی نیز زندگی مخفی داشت.
برادرش شهید حسین یوسفی و دامادشان علی عبداللهی برای افشاء اختفای ایشان به شدت شکنجه شده بودند، او درباره پایین کشیدن مجسمه شاه در رفسنجان میگوید: «در دی ماه ۱۳۵۷ حاجآقا محمد هاشمیان امام جمعه فعلی) در مسجدالنبی جلسهای گرفتند و گفتند که شاه در خیابانهای مشهد با تانک به مردم حمله کرده و اطراف حرم مطهر را کاملاً به صورت پادگان درآورده ما همگی در مسجد جامع متحصن شدیم شبها به نوبت در پشتبام مسجد جامع کشیک میدادیم و در این وقت بود که هر روز بر صفوف تظاهرکنندگان افزوده میشد و اینجانب به عنوان مأمور انتظامی صفوف تظاهرکنندگان را کنترل و منظم میکردیم… تا روزی که برای پایین کشیدن مجسمه شاه به طرف میدان مجسمه آن زمان (میدان ابراهیم) حرکت کردیم که پس از عبور از چهارراه مسجد جامع مأموران ابتدا گاز اشکآور و سپس با گلوله از ما پذیرایی کردند که شهید والامقام اکبر مقیمی در این حادثه شهید و تعدادی زخمی شدند.
به هر حال مجسمه شاه توسط یک کامیون باری و کلنگی که در دست مرحوم محمد زینلی بود پایین کشیده شد که غریو اللهاکبر در میدان طنینانداز شد.
لازم به ذکر است شهادت اکبر مقیمی روز جمعه هشتم دی و پایین آوردن مجسمه روز دوشنبه ۱۸ دی انجام گرفته است در اسناد و خاطرات گزارشی از شهادت انقلابیون در روز پایین آوردن مجسمه نیامده است.
حاج شیخ عباس رمضانی که دوران جوانی خود بود در این باره میگوید:«زمانی که میخواستند مجسمه را پایین بیاورند بنده حضور داشتم چند کامیون سنگین و جمعیت زیادی هم اطراف میدان را گرفته بودند و با شجاعت هرچه تمامتر مجسمه شاه را پایین آوردند در آن روز آسیبی به مردم نرسید.
انقلابیون در صحنه قدرتنمایی پس از به زیر کشیدن مجسمه، تاکتیک دیگری را از خود نشان دادند این تاکتیک در ماهها و روزهای پیشین نیز گهگاه انجام میگرفت این تاکتیک عبارت است از حرکت دستهجمعی انقلابیون شهر به روستاهای اطراف برای تثبیت اقتدار خودشان و نوعی تهدید پاسگاههای روستایی و مخالفان داخلی بود.
همچنین این عمل نمایشی بهظ نوعی بیانگر کنترل انقلابیون در شهر است در دورههای قبل هرگاه اتفاقی خاص روی میداد مثلاً عملیات ضد انقلابی از سوی هواداران رژیم در روستاها انجام میشد و یا شهیدی تشییع میشد به آن مناطق روی میآوردند در حالی که این بار برای نمایش همبستگی مبارزان شهری و روستایی بود اگر تا دیروز این روستاییان بودند که با آمدن به شهر به کمک شهریان میآمدند امّا این بار شهریان همین عمل را نسبت به خود آنها اجرا میکردند