سایت تحلیلی خبری روراستی

سخنی با نماینده؛ اصلاح ساختار مدیریت و مبارزه با «فساد» در «مس» چه شد؟!

جناب آقای جلالی یکی از شعارها و وعدهای حضرتعالی که از قضا مورد توجه موکلان شما واقع و منجر به انتخاب شما شد، اصلاح ساختار مدیریت مس و مبارزه با فساد در این حوزه بود و صد البته این برنامه شما هم درست بود و هم مطالبه به حق مردم بود.
یادداشت///

جناب آقای جلالی یکی از شعارها و وعدهای حضرتعالی که از قضا مورد توجه موکلان شما واقع و منجر به انتخاب شما شد، اصلاح ساختار مدیریت مس و مبارزه با فساد در این حوزه بود و صد البته این برنامه شما هم درست بود و هم مطالبه به حق مردم بود.

متاسفانه این مهم بعد از انتخاب حضرتعالی به حاشیه رفت و نه تنها هیچ اقدامی در جهت تحقق وعده داده شده انجام نشد، بلکه با حمایت و جانبداری شما جای پای تیم و مجموعه قبلی در مس محکم و محکم تر هم شد و متعاقب آن هم در میان مردم و دلسوزان جو نا امیدی و دلسردی بوجود آمد و هم باعث جری تر شدن قانون شکنان و سوء استفاده گران گردید که این مورد بالا تنها قطره ای از دریاست که به صورت مستند به آن پرداخته شد.

جناب آقای جلالی یقینا توجه به صنعت مس می بایست در رویکرد خدمت گزاری شما اولویت نخست می بود تا از این رهگذر صنعت مس برای توانمند ترشدن هم از حمایت های شما به عنوان نماینده برخوردار شود و هم با مطالبه و پیگیری شما در جهت احقاق حقوق رفسنجان به تعهدات اجتماعی خود بیش از پیش در شهرستان عمل کند و این اتفاق نمی افتاد مگر با وحدت و همدلی و بسیج همه ظرفیت ها که از قضا شما می بایست بانی آن باشید.

تشدید مسائل اختلافی و در گیری شما با بعضی از نمایندگان کرمان و پیگیری مباحثی مثل انتخابات مجمع نمایندگان و انشقاق در میان نمایندگان استان توسط شما نه تنها هیچ کمکی به حل مشکلات حوزه انتخابی شما نکرد، بلکه معضلات را دو چندان نموده است و سوءاستفاده کنندگان و فرصت طلبان را مجال داده تا از این آب گل آلود ماهی طمع خود را صید کنند و به ریش جریان انقلاب بخندند.

آقای جلالی، نزدیک به دو سال از بهترین دوره خدمت و مسئولیت شما با این سبک و سیاق سپری گردید؛ یقینا مابقی مدت باقی مانده به سرعت از کفتان خواهد رفت، پس تا بیش از این دیر نشده به خود آیید و نسبت به اصلاح رویکرد خود تجدید نظر نمائید، که فردا خیلی دیر است.

خود واقفید که دلسوز و خیرخواه شما هستیم و اگر به مشورت ها و دلسوزی ها اعتنا می کردید، هرگز به صورت علنی به این مسئله نمی پرداختیم.

و این گلایه را که تنها کمی از بسیارهاست را جهت ثبت در تاریخ با افکار عمومی در میان گذاشتیم.

من هرچه شرط بلاغ بود با تو بگفتم
تو خواه از این پند گیر خواه ملال…

 

خروج از نسخه موبایل