سایت تحلیلی خبری روراستی

معرفی فعالان انجمن حجتیه در رفسنجان + عکس

فعالان انجمن حجتیه کسانی هستند که در شکل گیری مراکز حساس و تاثیر گذار اجرایی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی، مهندسی و دخالت می‌کنند تا دوام حضور و تاثیر گذاری خود را حفظ نمایند.

به گزارش روراستی، انجمن حجتیه در اوایل دهه ۶۰ و پس از نطق آتشین حضرت امام،(ره) تعطیلی تمام دفاترش را در سرتاسر کشور ایران اعلام کرد و عده‌ای بر آن شدند که عمر انجمن حجتیه با آن سابقه نه چندان درخشانش به پایان خود رسیده؛ اما فارغ از آن که تشکیلات انجمن تعطیل نشده بود، پس از مدتی آنچه که نمایان شد، این بود که تفکرات انجمنی علیرغم تعطیلی ظاهری این سازمان، همچنان بین قشر قابل توجهی از مذهبی‌ها وجود دارد؛ به طوری که شخص شاید در جلسات و ساز و کار تشکیلاتی انجمن حاضر نشود، اما به شدت متأثر از تفکرات و چشم‌انداز انجمن حجتیه در مسائل دینی و به تبع آن امور اجتماعی است‌ به همین خاطر به کسانی که این گونه تفکرات را دارا هستند، اصطلاحاً شبه‌ انجمنی نیز می‌گویند؛ ولو این‌ که در آن سازماندهی تشکیلاتی حضور نداشته باشند

در این راستا بر آن شدیم تا در زمینه انجمن حجتیه و اعضا آن در شهرستان رفسنجان چند صفحه از کتاب “انقلاب اسلامی در رفسنجان”  نوشته حسین صفری را بررسی کنیم.

 

 

با توجه به مستندات بالا ذکر چند سئوال در این خصوص ضروریست که:

-چرا آقای صفری ( نگارنده کتاب) به صورت کامل به عنوان یک تاریخ نگار به قضیه انجمن حجتیه نپرداخته و نامی از اقای [ص] که خود از ساواکیان مشهور بوده ،در این کتاب برده نشده است؟ و به چگونگی عملکرد و نفوذ انجمن به طور شفاف که باعث موضع گیری تند حضرت امام (ره) شد در قبل و بعد از انقلاب نپرداخته است؟

-چرا اقای حسین صفری در سال ۸۸ در اوج فتنه و اغتشاشات که مشغول تهیه، تنظیم و چاپ این کتاب بوده، در مورد فعالیت انجمن بعد از انقلاب اسلامی مخصوصا در رفسنجان صحبتی به میان نیاورده است؟

-با توجه به نظر صریح حضرت امام (ره) در مورد خطر نفوذ و انحراف انجمن حجتیه، چرا آقای صفری که خودش را در این کتاب از فعالین انجمن حجتیه معرفی کرده، از آن برائت نکرده و از فعالیت خود در این انجمن احساس پشیمانی و توبه نکرده است و با آب و تاب به قدرت انجمن در رفسنجان پرداخته است؟

-با شناختی که از حسین صفری داریم آیا به تبعات این کار (بردن نام خود و نبردن نام اقای [ص ] فرد ساواکی ) فکر نکرده است؟

-آقای صفری در سال ۸۸ و در آن فتنه بزرگ که همه دشمنان خارجی و نفوذی ها و منافقان داخلی برای ریشه کنی آن یک صدا شده بودند، قصد انتقال چه پالسی به چه کسانی و چه مجموعه هایی داشته مبنی بر این که همچنان پای انجمن حجتیه ایستاده است؟

– اگر هر فرد دیگری در رفسنجان غیر از حسین صفری ،به صورت مکتوب و با صراحت عضویت، ارتباط سازمانی و فعالیت خود در انجمن حجتیه را با افتخار فریاد می زد، آیا می توانست از کمترین موقعیت اجتماعی و مدیریتی برخودار شود؟ و یا در راس هیات نظارت و شورای نگهبان در شهرستان حضور داشته باشد؟

-در صورتی که در هر یک از انتخابات ها داوطلب می شد آیا امکان داشت از سد تایید صلاحیت به دلیل عضویت در چنین انجمن سری و مخوف و وابسته به بیگانگان که توسط امام (ره) درباره خطر نفوذ آنها بارها تذکر داده شده بود بگذرد؟
آیا توسط خودش و دوستانش بارها و بارها رد صلاحیت نمی شد؟

-گذشته از موارد فوق الذکر، جالب‌تر اینکه آقای حسین صفری تاکنون دو بار در سیستم اداری جمهوری اسلامی به مقام بازنشستگی رسیده است اما هنوز بر مسند کار است.( آموزش و پرورش _  مسئول دفتر شورای نگهبان شهرستان رفسنجان ).

در پایان باید گفت چه سِری در میان است که چنین شخصی با حاشیه امن و طیب خاطر در جایگاه های مهمِ نظارتی، آموزشی، فرهنگی و اعتقادی همچنان در حال نقش افرینی و دخالت است.

-آیا دستگاه‌های نظارتی و شورای نگهبان نباید در این خصوص حساسیت به خرج داده و نسبت به ادامه فعالیت و دخالت نامبرده از جمله در امر مهم انتخابات تجدید نظر کنند و اجازه ندهند هیات نظارت‌ و هیئت اجرایی کار خود را به دور از دخالت انجام دهند؟

۲

۹

خروج از نسخه موبایل