دولت قبل شاید اعتقاد چندانی به فرهنگ اسلامی و تمدن اصیل ایرانی نداشت اما از دولت کنونی انتظارها بالا بود تا اقدام اصولی انجام دهد، با گذشت چند سال شرایط کنونی فرهنگ استان اما بیمارگونه و بغرنج است، حتی شاید نیاز به نفس مصنوعی داشته باشد.
به گزارش روراستی به نقل از خبرگزاری فارس _ کرمان، دی ماه سال قبل بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از مردم استان، با پرداختن به دلایل مختلف، کرمان را یک استان فرهنگی خواندند و فرمودند: این بارزترین مشخصه کرمان است.
این خصیصه باید در کوچه و خیابان هم نمود پیدا کند و عطر آن فرهنگ و اصالت کهن را به رخ همگان بکشاند.
اتفاقی که متاسفانه سالهاست زیر سایه غفلت و گهگاه کمتوجهی و بیتوجهی عمدی و غیر عمدی به دست فراموشی سپرده شده و چهره شهر را دگرگون کرده است.
اگر وسط یکی از پیادهروهای شهر بایستیم و دور تا دور را با چشم بگذرانیم، فضا چندان شباهتی به کرمان و فرهنگش ندارد، کمتر کسی مانتو پوشیده که آن هم دکمهدار نیست! پوشش ها رسما به سمت بلوز و شلوار رفته و هر روز کوتاهتر میشود، تلختر از آن نگاه مسؤولان به این ماجراست که انگار آن را پذیرفتهاند و فقط روی عدم پوشش سر توجه دارند!
این امر برای خانمها نیست، آقایان هم قید و بند حیا را پاره کرده و هر چه به دستشان رسیده، پوشیدهاند!
دولت قبل شاید اعتقاد چندانی به فرهنگ اسلامی و تمدن اصیل ایرانی نداشت اما از دولت کنونی انتظارها بالا بود تا اقدام اصولی انجام دهد.
آبان ماه امسال بود که نخستین نمایشگاه مد و لباس ایرانی _ اسلامی با حضور معاون استاندار و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی شمال استان در کرمان گشایش یافت و بارقههای امیدی در دل خانوادههای با اصالت کرمانی نشاند.
محسن روحی در آن مراسم از زیست عفیفانه سخن به میان آورد و از حمایت جدی دولت از طراحان و خیاطان این حوزه خبر داد.
چند ماه بعد اما بازار شب عید در تسخیر طراحان متضاد قرار گرفت و لباسهایی روانه بازار شد که بسیاری از خانوادهها را ناراحت و حتی اختلافات را بین نوجوانان و پدر و مادرها بالا برد که نمونههای آن در گزارشهای بعدی خواهد آمد.
ولنگاری در حوزه فرهنگ کرمان به اینجا ختم نمیشود، عدم حمایت مجموعه فرهنگی استان از نویسندگان، خبرنگاران و فعالان خبره رسانهای استان سبب شده تا این عرصه رفته رفته از تخصص خالی و انگشتشماری دلسوز پای کار بمانند که آنها هم با این وضع حقوق و معیشت خیلی دوام نمیآورند!
علاوه بر این، رفتارهای عجیب و غریب تامین اجتماعی برای بیمه خبرنگاران و نویسندگان و پایین آوردن شأن آنها زیر سایه سکوت فرهنگوارشاد کرمان دلهای دلسوزان عرصه فرهنگ و رسانه را رنجانده و کار دارد به جاهای باریک میکشد.
عدم حضور آنها و خانهنشین شدن یا حضور در عرصههایی با وضعیت حقوقی و اقتصادی بهتر، تا چند سال آینده، فضا را آنچنان خالی میکند که صدایی برای اصلاح نخواهیم شنید، اتفاقی که نبض جامعه را یکدست در اختیار کسانی قرار میدهد که سالها هزینه کرده و برنامه داشتند، آن روز باید فاتحه جامعه ایمانی را خواند!
عدم حمایت جدی از هنرمندان، طنزپردازان و کسانی که در حوزه موسیقی و امثال آن فعال هستند، این حوزه را هم به رکود کشانده است.
استانهای دیگر با ساخت مجموعههای کوتاه، فضای مجازی را در تسخیر گرفته و سعی در معرفی فرهنگ و تمدن خود دارند اما جای هنرمندان کرمانی که استعداد بالایی هم دارند، خالی است!
این روزها دیگر کشورها از هنر برای پیشبرد مقاصد شوم خود استفاده و فرهنگ نداشته خود را ترویج میکنند اما ما به قدری منفعل بودهایم که کارگردانها و فیلمسازان کشور طوری دیگر ما را معرفی میکنند و دلهای پر شماری را میرنجانند!
این موضوع تنها در شهر کرمان نیست، شهرستانها هم در همین وضعیت اسفناک قرار گرفتهاند، معاونتهای فرهنگی نهتنها در کرمان بلکه در شهرستانها هم عملا تعطیل شده و کاری از پیش نمیبرند!
یکی از حوزههایی که باید در آن میدرخشیدیم و از ظرفیت دریاگونه آن استفاده میکردیم، مساجد است. مساجد یکی از بهترین و شاید اصلیترین مکان برای تربیت دینی کودکان و نوجوانان است.
با اینکه روایات و احادیث زیادی در این مورد دست به دست چرخید و به نسل ما رسید، اما گویا در جامعه اسلامی این امر مهم را آنچنان فراموش کردیم که کار به جایی رسیده اگر کسی بگوید مسجد است، فکر میکنند در مراسم ختمی شرکت کرده!
شرایط کنونی فرهنگ استان بیمارگونه و بغرنج است، حتی شاید نیاز به نفس مصنوعی داشته باشد، به نظر میرسد مسؤولان کنونی نخواهند توانست این اوضاع را جمع کنند!