چندی پیش خبر فوت یک جوان که راننده لیفتراک در یکی از شرکت های پیمانی مس بود دلها را رنجاند و حالا خانواده داغدارش در کنار غم از دست دادن تنها پسرشان، از بی مهری مسئولان شرکت مس گلایه مندند.
به گزارش روراستی، ۵ ساله بود که پدرش را از دست داد، برایش هم پدر بودم هم مادر، درس خواند، دانشگاه رفت و داشت مهندسی برق می گرفت، اینقدر این در و آن در زد تا در سرچشمه کار گرفت، راننده لیفتراک شد، همان لیفتراک قاتل.
اینها بخشی از صحبت های مادر همان جوانی بود که هفته پیش قربانی لیفتراک شد.
مادر ادامه می دهد: دستگاه ها عمر مفید دارند همه از کارکرد ۱۴ ساله این دستگاه سخن می گویند، این دستگاه همانی هست که دو، سه سال پیش یک نفر دیگر را به کام مرگ فرستاد و کسی هم دلش نسوخت، خبر فوت فرزند من هم چند روز دیگر به فراموشی سپرده می شود و دوباره حادثه بعدی و داغ دیگر اما مدیران کک‌شان نمی‌گزد.
مس با این همه بودجه چرا دستگاه ها را تعمیر نمی کنند، حتما برایشان مهم نیست جوانی زیر خاک برود.
داغ مادر به کنار درک شان نمی رسد یک زن جوان سایه سرش را از دست داده است، نهایتا اگر احتمال برود شرکت مس خودش را مقصر اعلام کند، دیه فرزند مرا بدهند اما آیا تک پسر من زنده می شود؟
خون این جوانان گردن چه کسی است، مدیرعامل، سرپرست، ایمنی چه کسی پاسخگوست؟
مادر با گوشه روسری اشک هایش را پاک می کند و ادامه می دهد، مرگ پسر من تمام می شود، من حرفم را با سوز دل می زنم بچه من خیلی زحمت کشید تا اینکه سر کار برود حالا پرپر شده است.
اگر ما پیگیری نکنیم دوباره اتفاق بعدی و چند صباح دیگر نوبت یک خانواده دیگر است که داغدار شود و کسی پاسخگو نخواهد بود.
هنوز مسئولان به ما سر نزدند که تسلای دلمان باشد، هنوز نیامدند ببینیم مشکل چه چیزی بوده است امروز و فردا می کنند.
همسر جوان ابوالفضل که ۳۳ روز از ازدواجشان می گذرد: لیفتراک که همسر من سوار آن بوده آهن پاره بوده در مقایسه با لیفتراک شرکت مس تفاوت زیادی دارد.
یک هفته از مرگ شوهر من می گذرد حتی یک بار برای تسلی دل مادر داغدار نیامدند، برایشان مهم نیست، بعد از این هم نخواهد بود.
همسر من در حال گرفتن مهندسی برق بود از دانشگاه به ما سر زدند.همسر من بهترین راننده بود مگر چقدر حقوق می دهند که باید جانشان کف دستشان باشد.
ابولفضل چند وقت پیش بمن گفته بود لیفتراک ترمز نمی گیرد یکی از بچه ها یادم داده که اگر ترمز نگرفت از این روش استفاده کن.
چرا یک لیفتراک در شرکت ملی صنایع مس با این عظمت باید اینقدر داغون باشد.
می گویند لیفتراک همان دستگاهی است که سال ۱۴۰۰ برای یک جوان دیگر اتفاق مرگبار رقم زده بود.
داماد خانواده: در یک مجموعه از لحاظ عملکرد ازجمله امنیتی، ایمنی زمانی مجموعه می تواند بخودش ببالد که کمترین حوادث با کمترین خسارات جانی و مالی داشته باشد.
این حوادث نشان می دهد این مجموعه با کمترین ایمنی است.
تنها پسر خانواده از دست رفت.
ابوالفضل چندین مرتبه نسبت به خرابی دستگاه تذکر داده بود چندین نفر از همکارانش هم شاهد هستند.
مجموعه ای با این عظمت چرا جان افراد برایشان مهم نیست باید فکری برای این مساله شود اگر نشود مطمئناً مشابه چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد.
بعد از این حادثه دو تا دستگاه نو دم کارگاه لیفتراک گذاشتند این چه معنی دارد چرا پیش از این به فکر نبودند.
چرا راهوار مس عمر مفید ماشین را چهار سال اعلام می کند. چون مهندسین جابه جا می شوند.
این دستگاه بالای ۱۴ سال کار کرده است و جان افراد برایشان مهم نیست.
چرا به یک فرم گیر می دهند اما به یک دستگاه نه، فرم باعث حادثه می شود یا دستگاه.
…..مسیر تردد لیفتراک باید ویژه باشد نه از مسیری ک روزانه ده‌ها دستگاه با بار سنگین عبور می کنند، یا اینکه شرکت بایستی چاله ها را پر می کرد.
خانواده ابوالفضل از اینکه گوشی آیفون ابولفضل در این حادثه مفقود شده سخن به میان آوردند، از وسایل ابولفضل خبر می خواهند که تا کنون در این زمینه با آنها همکاری نشده است.
این روایت بسیار تلخ و تکان دهنده است، انتظار می‌رود مدیران مجتمع با خانواده های داغدیده از این حوادث تلخ ابراز همدردی نموده و ایمنی را به طور جدی بالا ببرند و سختگیری کنند که دیگر چنین حوادثی رخ ندهد.
