رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات رها مهر رفسنجان گفت: جایگاه سگ در زیستگاه های طبیعی و در کنار حیات وحش نیست. سگها حیوانات شهری هستند و باید در شهرها و در مجاورت انسان ها زندگی کنند . این یک حقیقت است که ما انسانها باعث افزایش جمعیت این سگها شده ایم و نمیتوانیم یک شبه آنها را از صفحه روزگار پاک کنیم.
به گزارش روراستی، گفت وگویی با مرضیه مائین رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت از حیوانات رهامهر رفسنجان انجام شده که به شرح زیر است؛
نظر شما و تشکلتان در مورد مسئله سگهای بیصاحب و حوادث اخیر مرتبط با آن چیست؟
به نام پروردگار
ابتدا مختصری درباره سازمان مردم نهاد حمایت از حیوانات رفسنجان صحبت می کنم که این تشکل با هدف حمایت از حق حیات و سلامت همه حیوانات از حیات وحش گرفته تا حیوانات شهری، تاسیس شده و چند سال است که فعالیتهایی البته بیشتر در زمینه فرهنگسازی درین خصوص انجام داده ایم و از شهریور امسال هم ما به لطف خدا توانستیم این تشکل را به ثبت رسمی وزارت کشور برسانیم.
در مورد بحث سگهای بی صاحب که در واقع بهتر است از آن با عنوان یک معضل نام برده شود ، باید بگویم که این مقوله، از ابتدای فعالیت ما، مسئله ای بوده است که سعی کردیم ریشه ای به آن بپردازیم، از ابتدای شکل گیری این تشکل با شهردار های وقت چندین جلسه داشتیم، با اداره بهداشت شهرستان ، فرمانداری و حتی با مسئولین سرچشمه هم ما درین خصوص جلسه داشتیم و درباره راهکارهای رفع این معضل بحث و گفتگو کردیم. متاسفانه در جامعه، دیدگاهی که به مقوله حمایت از حیوانات وجود دارد اغلب این است که تصور میکنند حامیان حیوانات انسانهایی احساساتی هستند و بدون هیچ منطق و دانشی فقط با دید احساسی مسایل را میبینند و نظر میدهند. یا افرادی افراطی هستند و به جای پرداختن به انسانها به حق حیوانات توجه میکنند! که این نوع نگرش واقعا اشتباه است و صرف نظر از حقوق حیوانات که دغدغه ماست، در حقیقت سلامت جوامع انسانی در گرو سلامت طبیعت و محیط زیست و سایر موجودات است. بحث حمایت از حیوانات برای ما به عنوان حامیان محیط زیست و حیات وحش، کاملا یک بحث علمی و کارشناسی شده و منطقی است و استناد تمام اظهارات من به نظریه ها و راهکارها و تجارب و مطالعات کارشناسان محیط زیست و حیات وحش است.
و اما سگها موجوداتی هستند دوست داشتنی که از سالیان بسیار دور توسط انسانها از اجداد گرگ خودشان جدا شدند و اهلی سازی شدند. مسلم است که این اهلی سازی در گذشته به صورت همزیستی بین انسان با سگها بوده که ازین طریق هر دو گونه برای یافتن غذا و شکار و مراقب از خودشان به یکدیگر وابسته بودند، که با تغییر سبک زندگی انسان و کم شدن نیاز انسان به سگها ، این گونه اهلی شده در حاشیه شهر ها و در جوار انسانها به زندگی خودش ادامه داده و همانطور که میبینید، سبک زندگی ما انسانها باعث انفجار جمعیت این گونه شده که مشکلات عدیده ای را هم برای انسان و هم برای خود سگها و هم اکوسیستم و حیات وحش ایجاد کرده است.
منظورتان از مشکل برای اکوسیستم چیست؟
در خصوص مشکلاتی که حضور سگها برای انسانها در بحث انتقال بیماری و گاز گرفتگی ایجاد میکنند، تقریبا کسی نیست که اطلاع نداشته باشد و اما افزایش جمعیت بی رویه این حیوانات برای خود آنها هم مشکلات زیادی از جمله تصادفات جاده ای، بیماریها، کمبود مواد غذایی و آزار و اذیت توسط انسان به همراه داشته است و همچنین وجود سگها به عنوان یک گونه ای که افزایش جمعیت بی رویه داشته، فشار زیادی به زیستگاه های طبیعی وارد میکند و باعث به هم خوردن تعادل منابع غذایی و قلمرو حیوانات وحشی می شود . گفته میشود ۲۰۰ گونه از مهره داران که ۱۰۰ گونه آنها از نظر اتحادیه جهانی حفاظت، با عنوان “در معرض خطر” طبقه بندی شده اند ، مورد تهدید سگها هستند . مصرف منابع غذایی حیات وحش و ایجاد نا امنی و تعقیب گونه های حساس در زیستگاه های خودشان، شکار مستقیم بعضی گونه ها و انتقال یکسری بیماریها از جمله معضلاتی است که این جمعیت عظیم سگها برای حیات وحش آسیب پذیر با جمعیت محدود ایجاد میکند .
نقش انسان درین افزایش جمعیت چه بوده است؟
اجازه بدهید در خصوص نقش انسان و راهکار حل معضل همزمان صحبت کنیم.
در جوامع موجودات زنده، وجود آب و غذا و محل زندگی سه عاملی است که باعث زاد و ولد و بقای موجودات می شود. وقتی سبک زندگی شهری ما انسانها به گونه ای است که این منابع را به راحتی در اختیار یک گونه، یعنی سگ، قرار میدهد، شاهد انفجار جمعیت و آسیبهای ناشی از آن هستیم.
تا بحال به طور کلی صحبت کردیم، اکنون به طور خاص در مورد شهر رفسنجان باید بگویم که همانطور که بارها گفته شده است، پیوستگی شهر و روستا و وجود منابع عمده غذایی که در واقع همان پسماندها هستند که به درستی جمع آوری و دفع نمی شوند و وجود باغات پسته و زمین های خالی حتی در مرکز شهر، عوامل مهمی در تامین نیازهای این گونه و افزایش جمعیت آنهاست و اما در خصوص راهکارهای حل مشکل؛
چیزی که در طول این سالها با آن مواجه بوده ایم همواره پاک کردن صورت مسئله و مسکوت کردن مشکل به طور موقت بوده است . هیچوقت در خصوص حل مشکل پسماند تصمیم جدی و قانون محکمی وضع و اجرا نشده است.
اگر مثل همیشه بخواهیم بعد از رخ دادن یک حادثه و جو سازی های پس از آن، با یک تصمیم عجولانه از بار فشارهای رسانه ای و نارضایتی عده ای از شهروندان کم کنیم و باز معضل را به شکل کنترل نشده رها کنیم، سالها درگیر این موضوع خواهیم بود همانگونه که تا الان بوده ایم.
یکی از روشهایی که سابقا شهرداری و دهیاریها برای حل موقت این مشکل داشتند، معدوم سازی سگهاست که این روش در حال حاضر به دلیل اینکه از طرف افکار عمومی پذیرش ندارد و از لحاظ اخلاقی هم مردود است، رد می شود . و از نظر تشکل ما هم این عمل به هیچ عنوان پذیرفته نیست زیرا اولا فقط سگهای ضعیفتر و آرام تر که معدوم کردنشان هم راحت تر هست، قربانی میشوند. درثانی بعد از مدت کوتاهی دوباره جمعیت سگها به حالت اول برمی گردد و باز این چرخه زاد و ولد و کشتار مرتب تکرار می شود و هیچ مشکلی به شکل اساسی حل نخواهد شد و صرفا سالیانه تعداد زیادی حیوان، معدوم می شوند که بسیار غیر اخلاقی است و بازتاب به شدت نا خوش آیندی در افکار عمومی دارد .
راهکار صحیح در واقع یک راه کار مشارکتی از طرف تمام ارگانهای درگیر در مسئله و همچنین همیاری شهروندان است.
در دوسال گذشته شاهد بودیم که شهرداری و بخصوص شخص جناب آقای مهندس مختاری، مجری طرح عقیم سازی و واکسیناسیون و پلاک گذاری سگها بودند .
که لازم است عنوان کنم، رفسنجان در کل ایران تنها شهری است که عقیمسازی به شکل دولتی و توسط شهرداری در این تعداد بالا انجام شده است .و این حرکت با وجود نوپا بودن آن و کم و کاستی هایی که دارد به شدت قابل تقدیر است .
از خیلی از شهروندان شنیدیم که میگویند سگهای پلاک دار و رها شده برگشته اند و در شهر تردد میکنند. برای این مشکل چه نظری دارید ؟
من همینجا عنوان کنم که به دلایلی که در اول صحبتهایم گفتم، جایگاه سگ در زیستگاه های طبیعی و در کنار حیات وحش نیست. سگها حیوانات شهری هستند و باید در شهرها و در مجاورت انسان ها زندگی کنند . این یک حقیقت است که ما انسانها باعث افزایش جمعیت این سگها شده ایم و نمیتوانیم یک شبه آنها را از صفحه روزگار پاک کنیم.
پس با جمیع شرایط میپذیریم که بهترین راه حل فعلا زنده گیری، عقیمسازی ، واکسیناسیون و سپس رها کردن سگها در منطقه و محدوده شهری و دقیقا از همان محله ای است که صید شده اند .
در خصوص این راه حل، نکات بسیار مهم و کلیدی هست که عنوان میکنم و اگر به این نکات توجه نشود این راهکار هم به شکست می انجامد . و دچار دور باطل میشود.
۱. تصویب قانون و کنترل بسیار جدی و سفت و سخت بر پسماندها و زباله ها ، به گونه ای که هیچ گونه زباله ای که منبع غذایی برای سگها باشد در شهر ها و روستاها وجود نداشته باشد . متمرکز کردن و محدود کردن سایتهای دفع زباله و کنترل و نظارت مستمر و جدی بر کشتارگاهها و پسماند آنها .
۲. جلوگیری جدی از غذارسانی افراد به سگهای عقیم نشده و بدون پلاک. متاسفانه بعضی از افراد از مضرات تغذیه حیوانات آگاه نیستند و فکر میکنند به حیوان کمک میکنند، غافل از اینکه با تغذیه، حیوانات را تشویق به زاد آوری میکنند و همین باعث افزایش جمعیت بی رویه می شود . در خیلی از کشورها، غذا دهی به گونه های مختلف حیوانات جریمه های سنگین دارد چون تعادل طبیعی را بر هم میزند.
۳. انجام عقیمسازی به طور مستمر و مرتب و ادامه دار و وسیع و در تمام جغرافیای منطقه و در شهر و روستاهای مختلف شهرستان. اگر عقیمسازی فقط در یک منطقه انجام شود متاسفانه فورا سگها از اطراف جایگزین میشوند و چون سگهای عقیم شده زاد و ولد ندارند، سگهای عقیم نشده منابع غذایی بیشتری در اختیار خواهند داشت.
در واقعا وقتی ما میگوییم عقیم سازی باید اتفاق بیافتد در کنار عقیم سازی و واکسیناسیون ما یک بحث دیگری داریم به نام واگذاری و به سرپرستی گرفتن . یعنی بهتر است که سگها بعد از عقیمسازی توسط یک فرد یا خانواده به سرپرستی گرفته بشوند و تا پایان عمر توسط آن اشخاص نگهداری بشوند باید شهروندان تشویق بشوند که اگر به هر دلیل نیاز به سگ دارند، مثلا برای نگهبانی یا موارد دیگر، سگها را از فروشگاهها و فروشنده ها نخرند بلکه از پناهگاههای سگها به سرپرستی بگیرند . این در واقع قشنگترین کاری است که مردم میتوانند برای حمایت ازین حیوانات انجام بدهند.
از آنجایی که تعداد سگهای موجود خیلی بیشتر از تعداد متقضیان سرپرستی سگهاست در حال حاضر امکان واگذاری همه سگها بعد از عقیمسازی وجود ندارد و ما مجبور به رها سازی خواهیم شد .
۴. جلوگیری جدی از پرورش و دو رگه گیری و تولید سگهای جدید برای عرضه به بازار . در حال حاضر خیلی از سگهایی که به عنوان سگهای بدون صاحب در شهرها و حومه آنها هستند در واقع از سگهایی هستند که زمانی صاحب داشته اند و بعد به دلیل عدم توانایی صاحبانشان در ادامه نگهداری از آنها، رها شده اند و زاد و ولد کرده اند. بهترین کار این است که از تولید سگها برای فروش جلوگیری شود چون واقعا خیلی از افراد سگها را در شرایط بسیار بد و فقط برای توله کشی و فروش توله ها نگهداری میکنند و خیلی از افراد هم سگ را برای تفریح و برای مدت کوتاهی می گیرند و بعد رها میکنند .
باید تمام صاحبان سگها شناسایی شوند، مشخصات سگ و صاحب آن ثبت شود، تا در صورت گم شدن یا دزدی یا رها شدن سگ، فورا بتوانند سگ و صاحبش را شناسایی کنند و همچنین جلوی حرفه دلالی و فروش سگها گرفته شود و بر فروش و جابجایی حیوانات نظارت صورت بگیرد . حتی برای گله دارهایی که از سگهای بدون صاحب برای نگهداری گله استفاده میکنند و این سگها بخشی از وقتشان را از گله مراقبت میکنند و بخشی دیگر از وقتشان را به گشت زنی و تهدید حیات وحش سپری میکنند نیز قوانینی وضع شود. این کارها در کشورهایی که نظارت و کنترل بر جمعیت حیوانات شهری وجود دارد اتفاق می افتد و نه اعمال زور محسوب می شود و نه محدودیت ، بلکه کاملا واجب و لازم است.
۵. آموزش فرهنگ صحیح برخورد با سگها به مردم برای کاهش آسیب و احتمال حیوان گزیدگی
در خصوص مشارکت مردم، همانطور که گفته شد، یکی از ارکان بسیار مهم در اجرای فرایند کنترل جمعیت سگهاست . قبل از هر چیز شهروندان عزیز باید مطلع بشوند که غذارسانی فعال به سگهای بی صاحب، رها کردن مواد غذایی و پسماند و زباله های خوراکی در گوشه و کنار شهر و روستا عامل اصلی افزایش جمعیت این حیوانات است. پس منتظر هیچ ارگان و هیچ مسئولی نباشند و خودشان دست به کار شوند و پسماند را از دسترس حیوانات دور نگه دارند کافیست همه مردم موظف باشند، از سطل های غیر قابل نفوذ برای حیوانات استفاده کنند و زباله هارا سر ساعت مشخص بیرون ببرند .
قبلا گفتم که در کنار عقیمسازی بهتر است رهاسازی نداشته باشیم و سگها واگذار بشوند که چون تعداد سگها خیلی زیاد است در حال حاضر مجبور به رها سازی هستیم . یک بحث دیگر که مطرح می شود بحث نگهداری سگها در پناهگاه هاست .متاسفانه این کار هزینه بسیار زیادی دارد، دراین شرایط هم سگها حتما باید عقیم سازی شوند و تهیه غذای سگها و نظافت و نظارت بر رفتارشان درین تعداد بسیار زیاد واقعا کار مشکل و در واقع غیر ممکنی است .
تجربه این پناهگاه ها در شهر های دیگر ایران نشان میدهد که بعد از مدتی کمبود منابع مالی و یا ضعف مدیریت باعث بروز فجایع بسیار دردناکی می شود . در بهترین حالت سگها را بعد از مدتی دوباره رها میکنند . و در مواردی هم گرسنگی و مرگ دسته جمعی و خوردن هم نوع بر اثر شرایط بد نگهداری در این پناهگاهها دیده شده است.
و اما وقتی مجبور به رها سازی سگها در محیط شهری باشیم مردم عزیز شهر و روستا باید حتما آموزش ببینند و طریقه رفتار با سگها را بشناسند و به کودکان هم آموزش بدهند که دیگر شاهد اتفاقات ناگوار نباشیم.
البته سگ عقیم شده چون بحث توله آوری و هورمونهای جنسی و … را ندارد رفتار تهاجمی کمتری دارد و غذای کمتری نیاز دارد اما در تمام محله های شهر باید افرادی باشند که با شهرداری در ارتباط باشند و در صورت مشاهده سگ نا آشنا و بدون پلاک حتما سریعا با شماره تلفنهای مربوطه تماس بگیرند و اطلاع بدهند تا برای زنده گیری و عقیم سازی اقدام شود.
کلیه سگهای سطح شهر باید واکسن خورده و عقیم باشند تا هم کنترل جمعیت صورت بگیرد و هم از سلامت حیوان و عدم ابتلا به هاری مطمئن باشیم. و مردم عزیز هم میتوانند در مکانهای مشخص شده برای سگهای پلاک دار و عقیم شده در محله خودشان غذا رسانی کنند.
وقتی جمعیت سگها زیاد است و امکان سرپرستی و واگذاری آنها به خانواده ها وجود ندارد میتوان سگها را به صورت محله ای پذیرفت و هر محله سگهای خودش را مراقب، پایش و تغذیه کند . و بدین طریق با ارگانهای مسئول در کنترل جمعیت حیوانات همکاری کند .
یادمان باشد که جای سگ در طبیعت و کنار حیات وحش نیست سگها محصول زندگی شهری و انسان هستند و باید در شهرها زندگی کنند ولی باید با تدابیری که گفته شد جمعیت آنها کنترل شود .به طور خلاصه:
زنده گیری و عقیمسازی مستمر و سریع و در تعداد بالا در تمام مناطق جغرافیایی
مدیریت پسماند در مناطق شهری
پذیرش سگهای عقیم شده و پلاک دار به عنوان سگهای ساکن در شهر ها و تغذیه و پایش آنها توسط شهروندان علاقه مند و داوطلب، در محل های مشخص
آموزش مردم در خصوص رفتار با حیوانات و جلوگیری از آسیب.
در پایان میگویم که ما سعی کردیم مسئله را از همه جنبه ها بررسی کنیم و تجربه شهر های مختلف و دستورالعمل های کشورهای دیگر را بررسی کردیم . خوشحال می شویم اگر افراد متخصص و صاحب نظر درین زمینه ورود کنند و تجربیات و نظریات علمی خودشان را ارایه بدهند . ما کاملا بی تعصب و با رویکرد حفظ جان و حق حیات همه موجودات و همچنین سلامت انسانها به این بحث نگاه می کنیم و در مورد آن صحبت میکنیم.
انتهای پیام/