به گزارش خبرنگار روراستی: هر شخص با شنیدن نام رفسنجان در هر کجای ایران تصویر شهری زیبا و دارای ساخت شهری بسیار مدرن را در ذهن تداعی میکند؛ چرا که این شهر را در جای جای کشور به عنوان شهر طلای سرخ و سبز می شناسند ولی به واقعیت این شهر که بنگریم می بینیم که کاملاً خلاف تصور عامه است و این شهر علی رقم ثروت بسیار و مردمان متمدن و مهمان نواز مورد بی مهری مسئولان استان و اسیر بی کفایتی و بیمسئولیتی مدیران و مسئولان بوده و هست؛ و مصداقی بر این گفته است: داروغه خواب و بیکفایت مخروبه کند شهر و ولایت
آری رفسنجان شهری مظلوم و مغموم بی کفایتی و بی مسئولیتی مسئولان خود است؛ گشت و گذاری داشتیم در بافت قدیمی رفسنجان (قطب آباد) با برخورد به بافت بسیار قدیمی و شاید مخروبه که محل زندگی مهاجرین افغانی شده ناخودآگاه ذهنمان متوجه مظلومیت رفسنجان و عدم اجرای طرح ساماندهی مهاجرین افغانی شد. با توجه به اینکه چند سال است که طرح ساماندهی مهاجرین افغانی در شورای اداری و شورای تامین شهرستان مطرح می شود ولی بازهم هیچ حرکت و اقدام مفیدی از سوی مسئولین نیروی انتظامی و فرمانداری رفسنجان به چشم نمی خورد و در بافت قدیمی و فرسوده شهر همچنان شاهد تجمع و زندگی دسته جمعی مهاجرین افغانی می باشیم. حضور مهاجرین افغانی در سطح شهر علاوه بر ایجاد مشکلاتی برای مردم به سبب زندگی غیر بهداشتی و رعایت نکردن بهداشت عمومی و فردی سبب پا برجا ماندن بافت قدیمی به سبب درآمد زا بودن برای صاحبان آنها شده است. بلی وقتی مالک یک ملک مخروبه از محل اجاره آن به افاغنه درآمد کسب میکند حاضر به تخریب و نوسازی نمیشود بنابراین بافت قدیمی به خرابه های محل زندگی مهاجرین افغانی غیر مجاز تبدیل میگردد و از سوی دیگر چهره و نمای شهر نیز علی رقم نام و آوازه آن بسیار ناژسند و زننده است؛ کافی است مسئولین محترم برای درک این موضوع عصرهای گرم تابستان از منزل بیرون آمده و بچه افغانیهایی را که در آبنمای داخل میدانها آبتنی می کنند و همچنین زنان و مردان افغانی که در کوچه ها و نبش خیابانهای؛ سعدی، سید جمال الدین اسد آبادی، شریعتی،معلم، شهید بهشتی، میدان ابراهیم و…. نشسته و مشغول گفتگو میباشند را مشاهده نمایند و بعد خود قضاوت کنند آیا این منظره ها و نما زیبنده شهر ثروتمند و مردمان نجییب رفسنجان است یا خیر؟ براستی که برای مسئولین یک شهر بسیار زشت است که در برابر چنین موضوع پیش پا افتاده و سادهای عاجز و ناتوان باشند که در واقع اگر چنین است بایستی خود آنها استعفا داده و راه را برای افراد توانا باز کنند.