در طول تاریخ انسانهای زیادی بودند که شروع و استارت کارشان بسیار عالی و تا مدتی هم خوب پیش می رفتند؛ اما در آخر عاقبت بخیر نشده و در امتحانات الهی نمره تک گرفته و مردود شدند و همین طور برعکس .
چه می شود که یک انسان با تمام کارهای خوبش در هنگام اوج گرفتن سقوط کرده و راه به بی راه برده و معلوم نمی شود به کدام نا کجاآباد راه خواهد یافت ، عوامل زیادی هستند که بر سر راه انسان قرار می گیرند تا اینکه برابر با ادعایی که هر شخص دارد امتحان می شود، و در صورت مردودی به بی راه کشیده خواهد شد، خوشا به حال آنان که نمره قبولی خود را گرفتند همانند شهداء گران قدرمان به فرمان ولی امر خود لبیک گفته و رستگار شدند.
قدرت، ثروت و حسادت از عوامل مهمی هستند که اگرنتوان آنها را مهار کرد انسان را به بیراه می برند، در این موقعیت ها فقط انسانهای مومن هستند که لجامی سخت برآنها زده و به هرسوء که خودشان بخواهند آنها را می کشند .
یکی دیگر از عوامل مردودی انسان عدم ولایت مداری آن و غرور بیجاست که اورا به باتلاق های می اندازد که هر قدر بیشتر دست و پا بزند بیشتر فرو خواهد رفت، برگها در زمانی که فکر می کنند طلا شده اند می ریزند، انسان همواره باید در تمام کارها به خداوند توکل کرده و از او بخواهد عاقبتش را ختم بخیر کند.
در فتنه سال 88 شاهد مردودی تعدادی از خواص و عوام بودیم که البته اشخاصی که جزو گروه خواص بودند و در این امتحان الهی نمره مردودی گرفتند قابل تامل می باشند، این اشخاص کسانی بودند که هیچ کس از آنها این انتظار را نداشت ، بعد از مدتی مردم فکر می کردند که این اشخاص به اشتباهشان پی برده و بر خواهند گشت، اما می بینیم که بعد از گذشت این مدت زمان هنوز کوتاه نیامدند که هیچ، بلکه بر خواسته و کار خود نیز پا فشاری میکنند، اخیراً یکی از آقایان سفرهای را به نقاطی از کشور شروع کرده و این بار نیز به زادگاهش می آید؛ هدف از این آمدن چیست الله و علم !
برای بعضی ها جای سوال دارد که این آقا چه کرده که این قدر خود را به زیر کشیده و باعث شده است حتی در شهر خودش نیز کسی منتظر آمدنش نباشد، جواب تنها این است که خود کرده را تدبیر نیست مگر اینکه خدا بخواهد آنها را هدایت کند، «خداوند آن روز را نیاورد که بر قلبهایمان مهر زند، که اگر چنین شود راه برگشتی وجود نخواهد داشت ».