داستان بیمار شهر بابکی که در رفسنجان جان دوباره گرفت و اکنون برای ترخیص به ۲۱ میلیون تومان پول نیاز دارد.
به گزارش ” روراستی” باتوجه به شنیدن شرح حال خانواده بیمار شهربابکی داستان نجات این بیمار توسط پزشک متعهد رفسنجانی در ذیل آمده است.
تلفن را برداشت، گفتمش چند روزیست بچه ها ندیدنت، چیزی برای خوردن در خانه نداریم، امشب بیا، در حین کار از بالای داربست افتاد و ضربه شدیدی به سرش وارد شد.
پس از تماس تلفی و درخواست آمبولانس نیروهای امدادی به محل حادثه آمده و همسرم را به بیمارستان شهر بابک انتقال دادند.
رفتار پرسنل بیمارستان شدیدا به دور از ادب بود، انگار نه انگار که اینجا بیمارستان است با زبان بی زبانی می گفتد که همسرت از دست رفته و امیدی به بهبودی او نیست.
انگار که می گفتند بگذار همین جا باشد هر وقت مرد او را از اینجا ببر، با گریه و زاری و التماس از آنها خواستم که جان همسرم را نجات دهند.
به من می خندیدند؛ با عصبانیت همراهان بنده و گریه و زاری های من دست از تمسخر برداشتند، التماسشان کردم که همسرم را مداوا کنند، گفتند « اینجا کاری از دستمان برنمی آید»، از آنها خواستم که همسرم را به کرمان اعزام کنند؛ گفتند « تا خاتون آباد بیشتر زنده نمی ماند».
التماس کردم، گریه کردم، به پایشان افتادم گفتم نمیگذارم پدر فرزندانم جلوی چشمانم جان دهد.
با اصرار بنده با بیمارستان سیرجان تماس گرفتند وضعیت بیمار را که شنیدند گفتند تخت خالی نداریم، اما بیمارستان رفسنجان همسرم را پذیرفت، ساعت ۱۱شب به رفسنجان رسیدیم، اصلا انگار نه انگار که من همراهی بیمار هستم، ظرف مدت ۲۰ دقیقه همسرم راهی اتاق عمل شد.
دکتر تاجیک تازه از اتاق عمل بیرون آمده بود و پس از مطلع شدن از وضعیت همسرم بدون استراحت و اتلاف وقت سریعا او را به اتاق عمل برد.
روزها و شبها تمام خوراکم اشک بود و غصه گرسنگی فرزندانم.
صاحبکار همسرم مرا تهدید کرده که مبادا از او شکایت کنم که دستم به هیچ جا بند نیست.
همانطور که او با پارتی بازی ساختمان خود را بیمه نکرده بود همانطور با واسطه و پارتی مانع گرفتن حق همسرم می شد.
در راهرو بیمارستان علی بن ابیطالب ( ع) رفسنجان در حال گریه کردن بودم که خانمی کنارم نشست، داستانم را برایش تعریف کردم، به من دلداری داد
فردای آن روز مددکاران گروه امدادی پیک سلامت شهرستان رفسنجان به ملاقات من و همسرم آمدند متوجه شدم آن خانم عضو افتخاری گروه امدادی پیک سلامت بوده است.
اما من در این شهر غریب تنها ۶هزارتومان پول همراه داشتم، با راهنمایی مددکاران و کمک مالی راهی شهر بابک شدم و سریعا شکایتی علیه صاحبکار همسرم نوشتم.
پس از بازگشتم از شهر بابک همسر بهبود یافته و از i.c.u به بخش آمده است.
هم اکنون پس از گذشت تقریبا یک ماه حال همسرم بهبود یافته و او را ترخیص کردند اما حتی بیمه هم نبودیم؛ به اتفاق مددکاران گروه امدادی پیک سلامت به بیمه سلامت مراجعه و با دریافت دفترچه خدمات درمان راهی بیمارستان شدم.
متاسفانه بیمه خدمات درمان حوادث را پوشش نمی دهد و هزینه های بیمارستان به مبلغ ۲۱ میلیون و ۳۰۰هزارتومان است که توان پرکردن شکم فرزندانم به کنار، هزینه بیمارستان را چه کنم.
این بود داستان پر از رنج و غصه یک بیمار نیازمندامیدواریم که مسئولین و خیران چاره ای بیندیشند.
کمال تقدیر و تشکر از تمامی پرسنل بیمارستان علی بن ابیطالب (ع) شهر رفسنجان به ویژه پزشک متعهد و با اخلاق آقای دکتر تاجیک و ابراز تاسف برای برخی پرسنل و مسئولین بیمارستان شهر بابک.
گروه امدادی پیک سلامت آماده دریافت کمکهای خیرین شهر طلای سبز می باشد.
۰۹۱۳۳۹۳۹۷۹۱
حجت الاسلام سید علی حسینی
۰۹۱۳۵۰۷۳۳۵۷
علیرضا رزانی
ادرس دفتر:رفسنجان، خیابان شهید بهشتی، مقابل درب کانون بینش اهل بیت مسجد جامع
زمان مراجعه شنبه دوشنبه چهارشنبه از ساعت ۱۶الی۲۰
منبع: پیک امدادی سلامت