پیشکسوت دفاع مقدس میگوید: در دوران دفاع مقدس تعدادی از طلبه ها از جمله شیخ هاشم صفیالدین در گردانهای رفسنجانیها حضور داشتند و حضورشان معنویت خاصی به فضای حاکم بر جبهه میداد.
به گزارش روراستی، دوران هشتساله دفاع مقدس سراسر درس است، درس ایثار، شجاعت، همبستگی و تکیه بر معنویات برای رسیدن به هدف و خاطرات این دوران از زبان یادگاران دفاع مقدس شنیدنی است.
در جنگ یک طرف جبهه حق با دست خالی اما با امید و تکیه بر قدرت الهی و طرف دیگر جبهه کفر تا بن دندان مسلح و حمایت شرق و غرب.
در آن معرکه نابرابر اما کسانی بودند که با هرچه در توان داشتند ایران را حمایت کردند ازجمله یارانی از حزبالله لبنان.
سردار حاج محمد میرزایی که اکنون فرمانده تیپ سردار شهید امینی در رفسنجان است، به شرح خاطراتی از آن دوران میپردازد و ضمن گرامیداشت یاد شهدای جبهه مقاومت به خبرنگار فارس میگوید: جبهه ما جبههای بود که از هر لحاظ حائز اهمیت بود؛ ما مظلومیتمان بر خاص و عام ثابت شده بود و با دست خالی در کمال مظلومیت در مقابل دنیای استکبار ایستادگی کردیم.
وی ادامه میدهد: سردار حاج قاسم سلیمانی که هم فرمانده دفاع مقدس هم جبهه مقاومت و مایه افتخار جهان اسلام است در بعضی سخنرانیها و دیدارهایی که با ایشان داشتیم همواره تاکید داشتند که اگر ما در جبهه مقاومت پیشرویها و موفقیتهایی داشتیم مدیون دفاع مقدس است و ما آنجا بودیم که توانستیم خودمان را برای مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی آماده کنیم و عهد اخوت با حزبالله و دفاع مقدس منعقد کردیم.
این پیشکسوت جبهه و جنگ میگوید: در دفاع مقدس از تعدادی از بچههای شیعه کشورهای همجوار نیروهایی داشتیم. از پاکستانیها. افغانستانی حتی تعدادی اندک هندوستانی همچنین از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بعضا در جبهه ما بودند، اما نقش حزبالله لبنان در دفاع مقدس بسیار حائز اهمیت بود.
وی ادامه میدهد: در دفاع مقدس از دو کشور نیرو میرسید که همکاری خوبی با ما داشتند؛ یکی مجاهدان عراقی که توسط صدام رانده شده بودند و لشکر بدر را تشکیل داده بودند و استارت عملیاتهای آبی توسط این لشکر زده شد.
وی ادامه داد: فرمانده این تیپ شهید علی هاشمی از فرماندهان سپاه اسلام بود که بیشتر در منطقه هویزه و جزایر مجنون فعالیت داشتند و شناساییهای داخل عراق را انجام میدادند و عملیاتهایی مانند خیبر و بدر را مدیون این عزیزان شیعه عراقی بودیم.
سردار میرزایی از معنویات گردان ۴۱۲ بیشتر میگوید و خاطرنشان میکند: با توجه به معنویت خاص شهید عارف حاج علی محمدیپور گردان ما معنوی بود و به جرات میتوان قسم خورد که اکثر قریب به اتفاق بچهها نماز شب خوان بودند.
این یادگار دفاع مقدس میافزاید: گردان ما خطشکن بود و هرجا گرهی در لشکر میافتاد اولین جایی که حاجقاسم نام میبرد بچههای رفسنجان خصوصا گردانهای ۴۱۰، ۴۱۲ و ۴۱۸ بودند که همیشه پیش قراول بودند.
این فرمانده دفاع مقدس که در آن دوران برادرش نیز از فرماندهان خط شکن بود، از سرسختی برادر در برابر دشمن سخن به میان میآورد و میگوید: سردار شهید حاجقاسم همواره او را مورد تمجید قرار میداد.
فرمانده تیپ سردار شهید امینی در رفسنجان در سخنانش از نیروهای تلفنی یاد و بیان میکند: از نیروهای تلفنی در گردان اکثرا طلبه یا کادر بودند. دوستی به نام موحدی که روحانی بود داشتیم با مرحوم ملایوسفی. با او تماس گرفتم گفتم ما در سد دز آماده عملیات هستیم گفتیم در اهواز ماشین دنبالتان میآید که گفت چند دوست لبنانی هستند با ما هستند دوست دارند بیایند و گفتم همراهتان بیاورید. هماهنگ کردیم ظرف سه، چهار روز بعد دیدیم تعدادی طلبه با لباس نظامی و عمامه به سمت ما میآمدند و به ما پیوستند که چهار نفر طلبههای لبنانی بودند.
وی در ادامه بیان خاطراتش از طلبههای لبنانی میگوید: بعد از ناهار به چادری که در نظر گرفته بودیم رفتند و با پرسنل لشکر برایشان کارت و پلاک گرفتیم.در دعای صبحگاهی و کلاسهایی که برگزار میکردیم دیدیم واقعا انسانهای با معنویت خاصی بودند و از ابتدا تا انتهای زیارت عاشورا اشک میریختند.
سردار میرزایی اضافه میکند: طلبههای لبنانی در سد دز حدود ۱۰ روز با ما بودند و سپس اتوبوسها ما را به خط شلمچه بردند و در درگیریهای شلمچه حضور داشتند و یکی دو نفر مجروح شدند
اما این طلبههای لبنانی که آن همه در روحیه رزمندگان تاثیر گذاشته بودند چه کسانی بودند؟
سردار میرزایی میگوید: شهید شیخ نبیل قاووق که با شهید سید حسن نصرالله بود یکی از این طلبهها بود. سید هاشم صفیالدین که در جنگ اخیر به شهادت رسید. همچنین هاشم الامین و مالک وهبی چهار طلبهای بودند که در گردان ۴۱۲ با ما بودند و هرچهار نفر از افراد درجه یک و زبده معروف حزبالله لبنان بودند.
حاج محمد میرزایی از دلتنگیهایش برای همرزمان حزباللهی میگوید:
بعد از اتمام عملیات دیگر همدیگر را ندیدیم بعدا در شهر قم ما را دعوت کردند اما توفیقی حاصل نشد و بعد از چند ماه شنیدم رفتند لبنان. مالک وهبی نامهای برای من نوشت که مربوط به ۳۷ سال پیش یعنی ۲۷ صفر ۱۴۰۸ هجری قمری.
در آن نامه سه صفحهای نوشته بود؛ “باخبر شدم تعدادی از دوستان زخمی و شهید شدند. من در لبنان هستم چهار ماه ماندهام این نامه را دیر فرستادم. سلام من به شما، بقیه برادران مخصوصا حمزه و حسین و سید هاشم صفیالدین و هاشم الامین و شیخ نبیل قاووق سلام میفرستند التماس دعا مرا فراموش نکنید برادرتان که ابدا شما را فراموش نخواهد کرد مالک وهبی.
طلبههایی که در محور مقاومت همگی تاثیر گذار بودند در دوران دفاع مقدس رزمندگان ایرانی را تنها نگذاشتند.
پیشکسوت دفاع مقدس در ادامه اظهار میکند: بچههای گردان احترام ویژای برای این عزیزان حزبالله قائل بودند و آنها نیز احترام ویژهای برای بچههای گردان داشتند و مخصوصا رشادتها و نماز شبشان قابل توجه بود.
گردانهای ما معنویت خاصی داشتند حضور برادران لبنانی معنویت گردان را دو چندان کرده بود.
حاجمحمد میرزایی از اعماق وجودش آهی میکشد و یاد این رزمندگان لبنانی و همه شهدای هشت سال دفاع مقدس را گرامی میدارد.
امروز که رشادتهای حزبالله لبنان و مقاومت فلسطین به ثمر نشسته جای همه شهدای مقاومت بهویژه شهید سید حسن نصرالله و شیخ هاشم صفیالدین را گرامی میداریم.