بهبهانه هفته تربیت بدنی و ورزش یاد کنیم از شهید شاخص ورزش کشور که تندیس و سنگواره این پهلوان شهید در فدراسیون کشتی ورزش اول ایران و در ورودی تالار افتخارات کشتی سالن شهید صدر زاده نصب گردیده است.
به گزارش روراستی، هم لباس رزم و هم لباس پزشکی به تن هم قهرمان واقعی عرصه ورزش و جهاد بود که شهید شد، در اوج جنگ تحمیلی بین ایران و عراق، احساس دفاع از وطن میکند و داوطلبانه به میدان نبرد حق علیه باطل میشتابد؛ او دانشجوی پزشکی و ۲۰ ساله بود که در خط مقدم هنگامی که هم لباس رزم این نماد دفاع از مرزهای کشور، دفاع از هموطنان و میهن اسلامی را به تن داشت، هم ملبس به لباس پزشکی جهت کمک به مجروحان جنگ بود که در حین رزمندگی و تیمار مجروح به آغوش شهادت میرود.
سخن از جوان برومندی است که ۲۴ دیماه سال ۶۵ شهادتش در عملیات کربلای پنج رقم میخورد و خبر پرکشیدنش به آسمانها را به خانوادهاش میدهند.
اگرچه ۲۰ سال بیشتر نداشت اما به چیزهایی میاندیشید که ذهن خیلی از بزرگترها به آن قد نمیداد؛ مثلاً در نوجوانی کتابخانهای داشت پر از کتابهای علمای برجسته از جمله شهید دستغیب و شهید طالقانی و دکتر علی شریعتی که در صفحات نخست این کتابها مینگاشت: «شهید مجید پورجهانی». و یقین داشت که روزی به این درجه نایل میآید و شد آنچه که اشتیاقش و لیاقتش را داشت.
شهید پورجهانی در نخستین ماه بهار از سال ۱۳۴۵ در روستای قاسمآباد رفسنجان چشم به جهان گشود و در خانواده مذهبی و جمعیت هشت خواهر و برادری، بزرگ میشود و کنکور را در رشته علوم پزشکی قبول میشود و از انجایی که از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود در دانشکده فعلی پزشکی رفسنجان (قدیم به درمانگاه شاه معروف بود) مشغولبه کار میشود.
به گفته برادر این شهید، «مجید» در این سن کم در اوایل سال ۵۸ زمانی که انقلاب به پیروزی رسیده بود به دیدار امام خمینی(ره) رفت و از نزدیک با امام انقلاب دیدار داشت. از آنزمان احساس تکلیف و رفتن به جبهه و نبرد با دشمنان قسمخورده اسلام آنهم در زمانی که راه علمآموزی را طی میکرد و کشور به نخبگانی همچون او نیاز داشت؛ جزء دغدغههایش میشود و مدام در فعالیتهای بسیجیان و رزمندگان شرکت مینمود. و جزء گروه هنری و نمایشی و مقالهنویسی کادر پزشکی رفسنجان بود.
او مکبّر مساجد دیار خود بود و در رشته کشتی نیز قهرمان شهر و استان را به دست آورده بود؛ در حال حاضر هم باشگاه ورزشی به نام «شهید پورجهانی» در شهر رفسنجان ایجاد شده و رشتههای فوتبال ساحلی و فوتبال چمنی و کشتی در آن آموزش داده میشود.
۲۴ دی، سالروز شهادت این جوان رشید و ظلمستیز است که در دو لباس رزمِ خاکی و نیز لباس پزشکی در خط مقدّم حاضر و خدمتگزار رزمندگان اسلام میشود.
لحظه شهادت این بزرگمرد تاریخ انقلاب بهگفته برادرش اینگونه توصیف شد: زمانی که در خط مقدم در حال باندپیچی سر و معالجه یکی از رزمندگان اسلام اهل زرند بود که در جنگ مجروح شده بود، ناگهان دو ترکش از ناحیه دشمن به او اصابت میکند که یکی به پهلویش و دیگری به پشت سرش اصابت میکند و مجید به شهادت میرسد؛ زمانی که پیکر مطهر این شهید را آوردند لباسش مزیّن به عکس امام بود و کیف حاوی ابزار پزشکیاش نیز همراه این پیکر بود.
این شهید بزرگوار دارای وصیت نامهای پر از معنویات و سفارش به مردم است و در ابتدای آن بعداز نام خدا و سلام برشهدا نوشته شده است: «گر دل شیر نداری سفر عشق مرو» و زمانی هم که به جبهه اعزام شد به والدینش گفته بود که در خط مقدم جبهه به امثال ما نیاز است تا مجروحان جنگ را مداوا کنیم و تا بتوانند پس از بهبودی با دشمن بجنگند و نگذارند دشمن به خاک ایران تجاوز کند.
«مجید» هیچوقت از این کار خود دست نمیکشید؛ و همیشه به اوج قله عزت و بزرگی نگاه میکرد و همیشه دوست داشت، کاری کند کارستان. او برنامهریز بود و ذهن منسجمی داشت.
یاد و نام این شهید بزرگوار و همه شهدای تاریخ اسلام و انقلاب را گرامی میداریم و به روان پاکشان درود میفرستیم.
